📒سلسله یادداشت های دکتر حبیب الله بابابایی در ماه مبارکرمضان
⬅️آیههای «بعضبعض» (قسمت دوم)
برخی از مناسبات و روابط بعضبعضها در قرآن، تکوینی است و در فرایند خلقت بوجود آمده است. برخی دیگر از نِسَب انسانی و روابط بعضبعضها نه برآمده از متن هستی بلکه برخاسته از خواستهها و ارادههای انسانی است. مثلا آیههای مربوط به «عداوت» (قال اهبطوا بعضکم لبعض عدو)، «فتنه» (جعلنا بعضکم لبعض فتنه)، «امتحان» (لیبلو بعضکم ببعض)، «رفع» (رفع بعضکم فوق بعض)، «دفع» (و لولا دفع الله الناس بعضهم ببعض)، «تفضیل» (تلک الرسل فضلنا بعضهم علی بعض) به نسبتهای اجتماعیای اشاره میکند که به دست خدا ایجاد شده است (روابط اجتماعی به مثابه فعل خدا).
و آیههای مربوط به «اولیاء» («و المومنون و المومنات بعضهم اولیاء بعض»، و «و ان الظالمین بعضهم اولیاء بعض»)، «استمتاع» (ربنا استمتع بعضنا ببعض)، «سخریا (لیتخذ بعضهم بعضا سخریا) مربوط به نسبتهای اجتماعیای است که به دست انسان و با اختیار انسان ایجاد میشود.
نکته مهم اینکه نسبتی و ارتباطی هست بین فعل انسان و فعل خدا. درست است که همه چیز در یک معنای عرفانی و توحیدی فعل الله و به اراده الهی (کل من عندالله) است، لیکن در یک نگاه عرفی و عادی این نکته قابل ذکر است که بین فعل خدا و فعل انسان ارتباط دوسویهای وجود دارد، همانطور که فعل خدا فعل انسان را متأثر میکند (مثلا توبه و بازگشت خدا به سمت انسان، زمینه را برای توبه انسان به سمت خدا فراهم میکند)، فعل انسان نیز فعل الهی را متأثر میکند (توبه انسان به سمت خدا موجب توبه و بازگشت خدا نیز به سمت فردِ تائب میشود).
از این منظر، مناسبات اجتماعی را از منظر فعل خدا میتوان در نظر گرفت و خدا را در متن مناسبات انسانی حاضر یافت و سنتهای الهی را نیز در آن جاری دانست، همانطور که مناسبات اجتماعی را میتوان از منظر فعل انسانی در نظر گرفته و اراده و کنشهای انسانی را در ساخت نظام مناسبات بشری دخیل و موثر قلمداد کرد.
https://eitaa.com/isca24/11245