امید قلب زار من بی‌بی شریفه کریمه آل حسن بی‌بی شریفه اِبنُ‌الفقیرم من ؛ بِنتُ الکریمی تو خاتون و بانویِ  ؛ بِیتُ الکریمی تو یا شریفه خاتون ؛ یا شریفه خاتون ...... تو نور دیده امام مجتبایی با دست بسته ات گره گشای مایی با آنکه بر دردِ ؛ عالم طبیبی تو مانند بابایت ؛ خیلی غریبی تو یا شریفه خاتون ؛ یا شریفه خاتون ........ سلام ما بر تو و قلبِ خسته تو به پیکرِ زخمی و دست بسته تو پرده نشین بودی ؛ آواره ات کردند در کوچه و بازار ؛ بیچاره ات کردند یا شریفه خاتون ؛ یا شریفه خاتون ........ یک دختر و این همه رنج و درد و محنت شریکه الرّقیه ای تو در اسارت از بس کتک خوردی ؛ از ناله افتادی در نیمه این راه ؛ از غصه جان دادی یا شریفه خاتون ؛ یا شریفه خاتون