🌙 در آبگیر کوچکی، سه ماهی زندگی می‌کردند، ماهی سبز، زرنگ و باهوش بود. ماهی نارنجی، هوش کمتری داشت و ماهی قرمز، کودن و کم عقل بود، یک روز دو ماهیگیر از کنار آبگیر عبور کردند و قرار گذاشتند که تور خود را بیاورند تا ماهی‌ها را بگیرند. سه ماهی حرف‌های ماهیگیران را شنیدند، ماهی سبز که زرنگ و باهوش بود بدون اینکه وقت را از دست بدهد از راه باریکی که آبگیر را به جوی آبی وصل می‌کرد، فرار کرد. فردا ماهیگیران رسیدند و راه آبگیر را بستند، ماهی نارنجی که تازه متوجه خطر شد، پیش خودش گفت: اگر زودتر فکر عاقلانه‌ای نکنم بدست ماهیگیران اسیر می‌شوم. پس خودش را به مردن زد و روی سطح آب آمد، یکی از ماهیگیران که فکر کرد این ماهی مرده است، او را از داخل آبگیر گرفت و به طرف جوی آب پرت کرد و ماهی از این فرصت استفاده کرد و فرار کرد. ماهی قرمز که از عقل و فکر خود به موقع استفاده نکرد، آنقدر به این طرف و آنطرف رفت تا در دام ماهیگیران افتاد... 🍃🍃🍃 ورود به جارچی ایتا 👇 http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a