جوادهاشمی"تربت"
یا فاطمة الزّهرا انّا بک نشکو ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم! دیده از دیدار رخسارش منوّر
▪️ باز آمدم به خانه، چه حالی؟ نگفتنی دیدم نشسته مثل همیشه کنار حوض پیراهن پلید مرا باز شسته بود انگار خنده کرد ولی دل‌شکسته بود: بردی مرا به خاک سپردیّ و آمدی؟ ▪️