eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
467 دنبال‌کننده
644 عکس
84 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
هر شب به روزگار خودم گریه می‌کنم بر صبح و شام تار خودم گریه می‌کنم تنها كنار قبر دلآرام می‌روم آرام در كنار خودم گریه می‌کنم خود را به دست خویش سپردم به خاک و خود آهسته بر مزار خودم گریه می‌کنم بی او چهار فصل دو چشم من ابری است همواره بر بهار خودم گریه می‌کنم بی او قرار نیست که بی گریه سر شود من بر سر قرار خودم گریه می‌کنم بر داغ او به گریه‌ی مردم نیاز نیست آری؛ هزارباره خودم گریه می‌کنم هر روز منتظر که دوباره ببینمش هر شب به انتظار خودم گریه می‌کنم این، خاک نیست؛ دفتر شعر جدایی است هجده قصیده‌واره خودم گریه می‌کنم ✔️قافیه‌های ابیات ۶ و ۸ شنیداری است. ✔️سروده‌ی سال ۱۳۹۳ یا ۱۳۹۴. 🥀عجّل لولیّک الفرج یا الله!🥀۹ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
[شب هفت] 🥀زهرای من!!!🥀🥹 یک هفته گذشت در جدایی ای ماه دو هفته‌ام! کجایی؟ ✔️اللّهمّ کن الطّالب لها ممّن ظلمها... ✍️این بیت که چند سالی است در شب هفت حضرت صدّیقه‌ی کبری سلام‌الله‌علیها در این کانال بارگذاری می‌شود از شاعری است به نام . حسن دهلوی علی‌رغم اسم امروزی‌اش، شاعر قرن ۷ و ۸ است ولی ببینید چه بیت شُسته رُفته‌ای در مطلع غزلی آزاد سروده! این بیت از یافته‌های سال‌های قبل در حین مطالعه است. از گزیده‌ای برنداشته‌ام. 🗯بیت عاشقانه‌ی زیر را هم امشب در دیوانش دیدم و علامت زدم: گفتی: چه دیده‌ای که چنین مبتلا شدی؟ گر آینه ببینی، دانی چه ديده‌ام http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
[شب هفت] 🥀زهرای من!!!🥀🥹 یک هفته گذشت در جدایی ای ماه دو هفته‌ام! کجایی؟ ✔️اللّهمّ کن الطّالب لها
(سبک یاران چه غریبانه) 🏴 زانو به بغل گیرم از جان و جهان سیرم مردم همه می‌دانند بی فاطمه می‌میرم ●◇●◇●◇《یا فاطمة الزّهرا》 🏴 ای معنی هم‌دردی! زآن شب که سفر کردی من دیده به "در" دارم شاید که تو برگردی ●◇●◇●◇《یا فاطمة الزّهرا》 🏴 (روح آقا شاد که سبب سرودن این نوحه شد!) 🥀الهی و ربّی!🥀 🥀عجّل لولیّک الفرج🥀 @javadhashemi_torbat
◾️ صد و هفتادمین جلسه‌ی ادبی_مهدوی الغوث یک‌شنبه ۹ آذر ۱۴۰۴شمسی ساعت ۲۰ الی ۲۲ قم. بلوار حضرت جعفر طیّار علیه‌السّلام. کوچه ۱۵ _ شماره ۴۸ _ مهدیه‌ی قم http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
این خانه، خانه‌ای است برای گریستن در، آستانه‌ای است برای گریستن 🥹🥹 🗯او غزلِ "برای گریستن" را برای گریستن گفته بود؛ نه کنگره، نه انجمن و نه چیز دیگر امّا برای شعرش وقت گذاشت، تصحیح کرد، نظر دیگران را شنید و خود شاهدم که ویرایش و پیرایش را لحاظ کرد و البتّه تقدیر هم دید. همین غزل فاطمی را در دو جلسه‌ی اخیر محفل محمل که استاد و استاد مهمانِ ویژه‌ی آن بودند، خواند و جمعه شب (۷ آذر ۱۴۰۴) در اختتامیه‌ی کنگره‌ی هجده سال نوری، بی آن که بدانم توسّط داوران در مجمع شاعران اهل بیت علیهم‌السّلام رتبه آورده، بار دیگر غزلش را شنیدم. غزلی تحسین‌برانگیز و مناسب برای گریستن، برای حفظ، برای اجرا. آری؛ محمّدعلی فَراتین از شعرای جوانِ "محفل محمل" است. مستعد و باادب. خدا را شکر که به ذهنم آمد و در حدّ چند سطر به نوبه‌ی خود انجام وظیفه شد. ان‌شاءالله وجودش به درد امام عصر عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه بخورد! آمین. جواد هاشمی "تربت" بامداد سه‌شنبه ۱۱ آذر ۱۴۰۴ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
🍀 صد و چهارمین محفل محمل مهمان ویژه: سید حجت بحرالعلوم به میزبانی جواد هاشمی تربت چهارشنبه ۱۲ آذر ساعت ۱۸:۳۰ الی ۲۰:۳۰ میدان بهارستان ، خیابان ابن سینا ضلع شمالی بوستان مصطفی خمینی بن بست آزرم ، دفتر انتشارات محمل <<به ساعت جلسه دقّت کنید>> http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
40.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 فیلم سه دقیقه‌ای از دسته‌ی عزاداری شهادت حضرت صدّیقه‌ی کبری سلام‌الله‌علیها در شهر قم با زمزمه‌ای از بنده و به نفس گرم ذاکر ارجمند آقا که امشب به دستم رسید. 📅 ۳/آذر/۱۴۰۴ ◼️ متن کامل زمزمه: 1⃣ 《به کی بگم من؟》 عزیز جونم‌و گرفتند همه توونم‌و گرفتند بهار خونه‌مو گرفتند فاطمه جانم!فاطمه جان! فاطمه جانم!🌹 2⃣ 《عزیز حیدر!》 منی که جز تو رو ندارم غم تو رو دَووم نیارم یه بار دیگه بیا کنارم 3⃣ 《خودت می‌دونی》 دلم به عشق تو اسیره صبوری رو نمی‌پذیره علی بدون تو می‌میره 4⃣ 《بگو عزیزم》 چطوره حال و روز پهلوت بهتر شده زخمای بازوت؟ موندم پس از تو مات و مبهوت 5️⃣ 《علی رو کشته》 اشک حسن، نور دو عینت بغض گلوی زینبینت بهونه می‌گیره حسینت ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
دیده‌ای از اشکْ تر دارم، تماشا کردنی دو صدف، صدها گهر دارم، تماشا کردنی «فاطمه»، «امّ بنین»، «لاتَدْعُوِنّی»، آه! آه! واژه‌هایی در نظر دارم، تماشا کردنی باغبان بذر اشکم، راهی باغ بقیع گریه‌ها در رهگذر دارم، تماشا کردنی لاله‌هایی چیده شد از باغ من، بس دیدنی داغ‌هایی بر جگر دارم، تماشا کردنی غبطه می‌ورزد فلک بر آسمان من که من سه ستاره، یک قمر دارم، تماشا کردنی روزگاری زیر لب با خود ترنّم داشتم: مادرم؛ چندین پسر دارم، تماشا کردنی یک عصا در دست من نگذاشت دست سرنوشت حال دستی بر کمر دارم، تماشا کردنی بی خبر از قصّه‌ی عبّاس و اصغر نیستم بس خجالت زآن خبر دارم، تماشا کردنی شب ز راه دور با یاد رخ عبّاس خود بوسه‌ها از ماه بردارم، تماشا کردنی رفت از کنعان چشمم یوسف زهرا، حسین «ماه مصری در سفر دارم، تماشا کردنی» □■□■□ بینِ خانه، دور از چشم امیرالمؤمنین دیده بر دیوار و در دارم، تماشا کردنی (سروده‌ی سال ۱۳۹۱؛ مصراع داخل گيومه از است؛ خدایش بیامرزاد که سخنش، سخن‌آفرین شد!) http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
▫️ (ب) چهار عکس در یک قاب از جلسه‌ی این هفته http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat