eitaa logo
جوادهاشمی"تربت"
435 دنبال‌کننده
561 عکس
74 ویدیو
3 فایل
مدیر کانال : @javadhashemi_torbat_69 تلگرام @javadhashemi_torbat اینستاگرام @javadhashemi69
مشاهده در ایتا
دانلود
جوادهاشمی"تربت"
رباعی مشهور #صغیر_اصفهانی، این دو سه روزه به نام #سید_رضا_مؤید در #ایتا و #تلگرام دست به دست شد. #ا
📝 🔖رباعی‌های 🖌به پژوهش (تکمیل شده‌ی متنی که قبلا" برای سایت نوشتم) 💠این یادداشت مختصر ادبی، حاصل جُستاری است با نگاه به عبارت مشهور «سفینة النّجاة» راجع به امام حسین علیه‌السّلام و کاربرد و بازتاب آن در قالب «رباعی». نتیجه‌ی غور و فَحص در دواوین شعرا این مجموعه‌ی اندک را جمع آورده که به گمانم در حوزه‌ی جمع‌آوری اشعار ولایی، جای چنین کارهایی خالی است ولو این که ماحصلش یک یادداشت ادبی باشد. ⚛️شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینة النّجاة» ـ عیناً یا ترجمتاً ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجانده‌اند، اوّلاً بیش‌تر در مصراع چهارم از آن بهره برده‌اند (جز اندک مواردی در مصراع‌های دیگر) و ثانیاً اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کرده‌اند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلّص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلاً چشم پوشیدیم): ✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است، حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیّئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات، خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین 🔅تکمله: در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح می‌شود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژه‌ی «سفینه»، واژه‌ی «صحیفه» در آن آمده است: ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
✔این مصراع از کیست؟ [بعد از حسین خانه‌ی شادی شود خراب] ✍ان‌شاءالله به زودی تحت عنوان یک به این سؤال، پاسخ داده می‌شود.
جوادهاشمی"تربت"
✔این مصراع از کیست؟ [بعد از حسین خانه‌ی شادی شود خراب] ✍ان‌شاءالله به زودی تحت عنوان یک #یادداشت_
[بعد از حسین خانه‌ی شادی شود خراب] طبیعتا" اغلب دوستان ندانند که این مصراع از کجا و از کیست.👆 گویا مشهوری این مصراع، وام‌دار ذاکر اهل بیت علیه‌السّلام، آقا است که در پایان مدّاحی‌اش این مصراع را می‌خواند. دوست شاعر، هم در ترکیب‌بندی ‌این مصراع را کرد و شهرت، بیش از پیش شد. ◼شاعر معاصر، زنده‌یاد ، شعری دارد با قالب جدید که از انواع است. هر بند شش مصراع که ابتدا سه مصراع مقفّا و بعد، یک بیت با قافیه‌ی جداگانه و سپس تک‌مصراعی با قوافی همان سه بیت نخست. به این شکل: رررررررررر¥ رررررررررر¥ رررررررررر¥ دددددددد@ دددددددد@ رررررررررر¥ در بند آخر می‌گوید: دنیاست چون حباب، نه بر آب، بر سراب آن هم به چشم مست، نه بیدار بل به خواب خوابی که هست جمله پریشان و بی‌حساب ▪️ ای کاش بی‌حساب سرشک "حسان" شود! آن گاه جمع گردد و سیلی روان شود ▪️ بعد از حسین خانه شادی کند خراب 📘ای اشک‌ها بریزید!،ص۱۷۴. ▪️همان طور که دیدید، برای تک‌مصراع درخشان شدن، لازم بوده، کلمه‌ی "کند" به "شود"، تبدیل شود که این کار، انجام شده است.
۲۰مهر= روز حافظ 💎امروز زنده‌ام به ولای تو یا علی!💎 📜مصراع فوق از غزلی نسبتا" مشهور است که به منسوب است؛ از این رو در اغلب دیوان‌های چاپی حافظ نیست. تصحیح فصلی را به غزلیّات منسوب به خواجه اختصاص داده. پیشنهاد دارم دیوان حافظ به این تصحیح را پیدا کنید و بخرید. 📝نکته‌ی قابل توجّه این است که ابیاتی از همین غزل منسوب بر سنگ مزار او در منقوش است که این خود لطیفه‌ای است. ✏️سال‌ها قبل، پس از مشاهده‌ی مقبره‌ی او و مقایسه‌ی سنگ قبر با دیوان، آن ابیات را با مداد و ذکر شماره در کتاب علامت زده‌ام که در عکس معلوم است. 📚شعرای زیادی را دیده‌ام که غزل فوق را کرده‌اند و نامشان را گوشه‌ای یادداشت کرده‌ام به امید که این مجموعه روزی به صورت مستقل چاپ شود. [به نیابتش برای فرج صلوات] http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
[حافظ و تربت] ✍قریب ۲۵ سال قبل، وقتی در همان غزلی که گفته: از صدای سخن عشق ندیدم خوش‌‌تر یادگاری که در این گنبدِ دَوّار بِمانْد، به این بیت رسیدم: بر جمال تو چنان صورت چین، حیران شد که حدیثش همه‌جا در در و دیوار بِمانْد، دیدم که چقدر مصراع دومش مناسب است. همان سال‌ها، من هم مثل شما، عبارت "بر در و دیوار" را به "در در و دیوار" ترجیح دادم. فقط کافی بود یک پیش‌مصراع متناسب افزوده شود، تا بیتی مرثیه‌ای پدید آید و چنین روزی شد: بین دیوار و در خانه چه رخ داده مگر؟ "که حدیثش همه جا بر در و دیوار بماند" http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
شبی که آن تن عفّت حجاب را شستم ستاره ریختم و آفتاب را شستم شبی نبود مرا دردناک‌تر زآن شب کز اشک و خ
■دو نسخه از یک غزل فاطمی■ ✍منصفانه و ادیبانه ببینید: آیا توانسته‌ایم در تعالی این غزل گام برداریم یا نه؟ ➖اجازه‌ی استاد مؤیّد به عنوان سراینده، برای لحاظ این ظرافت‌کاری‌ها، نکته‌ی مهمّی است و البتّه حاکی از بزرگواری ایشان و امانت‌داری مصحّح. ➖یادم نیست در مسیر پژوهش، کدام یک از این تغییرات، پیشنهاد خودم بوده و کدام یک، پیشنهاد دیگر بزرگواران بوده که مجموعه را خواندند. (اسامی اینان را در مقدّمه آورده‌ام). ➕و امّا نکات: ۱.غیر از تبدیلِ حرفِ اضافه‌ی "به" به "کز" که آن هم به ضرورت بوده، هیچ کلمه‌ای تغییر نکرده است. ۲.در چینش افقی، دو مصراع با هم جابه‌جا شده‌اند و آن هم به این خاطر بوده که مصراعِ بسیار خوبِ "ستاره ریختم و آفتاب را شستم"، بهتر دیده شود و ضربه‌ی بیش‌تری در شروع، وارد کند و بیت اوّل، مزیّن به صنعت حُسن مطلع شود. ۳.در چینش عمودی، دو بیت جابه‌جا شده‌اند و آن هم به خاطر پیوستگی بیش‌تر در مفاهیم و مضامین بود؛ چرا که شاعر، واژه‌ی شب را در چهار بیت آورده بود ولی این چهار، پیاپی نبودند. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
📝 🔖رباعی‌های 🖌به پژوهش (تکمیل شده‌ی متنی که قبلا" برای سایت نوشتم) 💠این یادداشت مختصر ادبی، حاصل جُستاری است با نگاه به عبارت مشهور «سفینة النّجاة» راجع به امام حسین علیه‌السّلام و کاربرد و بازتاب آن در قالب «رباعی». نتیجه‌ی غور و فَحص در دواوین شعرا این مجموعه‌ی اندک را جمع آورده که به گمانم در حوزه‌ی جمع‌آوری اشعار ولایی، جای چنین کارهایی خالی است ولو این که ماحصلش یک یادداشت ادبی باشد. ⚛️شاعرانی که با عبارت مشهور «سفینة النّجاة» ـ عیناً یا ترجمتاً ـ مضمون ساخته و آن را در رباعی گنجانده‌اند، اوّلاً بیش‌تر در مصراع چهارم از آن بهره برده‌اند (جز اندک مواردی در مصراع‌های دیگر) و ثانیاً اغلب ردیف را «است حسین» انتخاب کرده‌اند. برخی از اشعار به دست آمده با سیاق مذکور به ترتیب الفبای شهرت یا تخلّص شاعر از این قرار است (از برخی اشعار که نام شاعرش معلوم نبود، فعلاً چشم پوشیدیم): ✴️: عقل بشر از درک تو مات است، حسین نام تو کلید مشکلات است، حسین در شأن تو این بس که رسول اکرم فرمود: سفینة النّجاة است، حسین ✴️: شیرازه‌ی دفتر حیات است، حسین محبوب قلوب کائنات است، حسین از قصّه‌ی فطرسِ مَلَک شد معلوم کوتاه‌ترین راه نجات است، حسین ✴️: من نرد غم لیلی لیلا زده‌ام دل‌خونم و چون لاله به صحرا زده‌ام آن جا که سفینة النّجاة است، حسین دریا، دلِ عشق و من به دریا زده‌ام ✴️: ای زنده‌ی عشق! ای قتیل عبرات! آزاده‌ی کربلا! اسیر کربات! ما ظلمت محضیم و تو مصباح هدی ما غرق گناهیم و تو کشتیّ نجات ✴️: محبوب تمام کائنات است حسین مصباح هدی، فُلک نجات است حسین دین نبوی زنده شد از کشتن او احیاگر ذکر صلوات است حسین ✴️: آیینه‌ی حق‌نمای عشق است حسین در نای زمان، نوای عشق است حسین بر فُلک نجات، آن دُر بحر شرف فرهیخته ناخدای عشق است حسین ✴️ شاهنشه کلّ کائنات است حسین بر خلق خدا، پُر برکات است حسین در بحر وجود، شیعیان را ز کرم هم لنگر و کشتی نجات است حسین ✴️: مصباح هدی به کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین کان کرم و بحر عطا و احسان یعنی که سفینه‌ی نجات است حسین ✴️: شاهی که سفینة النّجاتش خوانند مصباح هدای کائناتش خوانند آلوده به خاک ماتم اوست هنوز آن آب که چشمه‌ی فراتش خوانند ✴️: خاک قدمش آب حیات است حسین مهریه‌ی مادرش فرات است حسین غرقیم به دریای معاصی امّا شادیم که کشتی نجات است حسین ✴️: حلّال جمیع مشکلات است حسین شوینده‌ی لوح سیّئات است حسین ای شیعه! تو را چه غم ز توفان بلا؟ جایی که سفینة النّجاة است حسین ✴️ (محمّدرضا کوزه‌گر کالجی): محبوب خدا چشمه‌ی جاری حیات، خورشید رسل که بر روانش صلوات، فرمود به امّت که حسین بن علی مصباح هدایت است و کشتیّ نجات ✴️: از حال دل من و تو آگاه ، حسین کشتیّ نجات هر چه گم‌راه، حسین ای دوست! دلت تا وسط روضه شکست با قصد فرج صدا بزن: آه حسین ✴️: از روی حسین تا نقاب افکندند در کشور عشق، انقلاب افکندند تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند ✴️: من در بر کشتی نجات آمده‌ام در ساحل چشمه‌ی حیات آمده‌ام تا زودتر از زود گناهم بخشند قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام ✴️: سرچشمه‌ی خیر و برکات است حسین معراج صلات‌ و صلوات است حسین فرمود نبی: نوشته بر ساقه‌ی عرش مصباح هدی، فُلک نجات است حسین ✴️: سالار جمیع ممکنات است حسین فرمانده دین، اصل حیات است حسین دنیا ز بلیات بود بحر عظیم بر دوست چو کشتی نجات است حسین ✴️: هر چند که چشمه‌ی حیات است، حسین لب‌تشنه، لب آب فرات است، حسین غم نیست اگر غرق گناهیم همه چون بحر کرم، فُلک نجات است، حسین ✴️: اسباب نجات کائنات است، حسین فیّاض جمیع ممکنات است، حسین چون کشتی چار موجه شد در شط خون با آن که سفینة النّجاة است حسین 🔅تکمله: در این باب یک رباعی دیگر هم دیده شده که چون وجه تمایزی با دیگران داشت، جداگانه مطرح می‌شود. این رباعی از غافل مازندرانی است که به جای واژه‌ی «سفینه»، واژه‌ی «صحیفه» در آن آمده است: ✴️: در وحدت حق، مظهر ذات است، حسین مستجمعِ افرادِ صفات است، حسین یک سرّ شهادتش، از آن دان که به حشر عنوانِ صحیفه‌ی نجات است، حسین http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
جوادهاشمی"تربت"
😭 بانو! میان دشت هراسان چه می‌کنی؟ دریای صبر! در دل توفان چه می‌کنی؟ سر مزارم #مادرم پنج‌شنبه ۸
[بررسی نقش سه شاعر در یک شعر] به برکت انتشار فیلم بالا با صدای آقا حسام و راه‌نمایی یکی از دوستان شاعر متوجّه شدم که (خلاصه): غزل فوق، سروده‌ی دوست گرامی بوده که تقریبا" در سال ۱۳۹۲ به سفارش و پی‌گیری ذاکر الحسین(عليه‌السّلام)، در مصیبت علیامخدّره حضرت عقیله‌ی بنی هاشم(سلام‌الله‌علیها) و در آستانه‌ی شهادت حضرتشان سروده و این شاعر به تصریح خودش به استقبال شاعری به نام رفته و ابیاتی از وی را کرده است (بیت ۵ و ۱۰ و مصراع دوم بیت ششم که در کتاب خودم گیومه گذاشتم)؛ منتها شاعر سوم یعنی که گویا ذاکر هم هستند و توفیق آشنایی با او را ندارم با افزودن بیت ۸ و ۹، فضای مرثیه را مختصّ مصیبت حضرت امّ‌کلثوم (سلام‌الله‌علیها) کرده (شاید صرفا" بابت اجرا در هیأت) و در این مسیر به دست مؤلّفی رسیده و به نام همین شاعر در کتاب "کتیبه‌ها تشنه‌ی نام تواند" به چاپ رسیده و دست‌به‌دست به سایت‌هایی مثل _هشت و و به نامی اشتباه راه یافته است. باشد که اصلاح کنند. جواد هاشمی فردای شصت‌ونهمین روز سال ۱۴۰۴/۳/۸
جوادهاشمی"تربت"
👌یک غزل و دو نکته: مقابل حرم کعبه ايستاده زنی به تن ز شرم و حيا و وقار، پيرهنی گشود دست دعا سوی
✍️ امروز با یادداشتی که ۲۲ فروردین سال ۱۴۰۰ در حاشیه‌ی کتاب "یک قطره از دریا" با مداد نوشته بودم، مواجه شدم. همان مطلب که پیرامونش در اسفند ۱۳۹۸ (۴ مارس ۲۰۲۰) در کانال تلگرام به اشتباه اطّلاع‌رسانی کرده‌ام و در پیام قبلی در ایتا آورده‌ام. 👆 برای استادان و هم با ادای احترام و سلام و تبریک ، پيغام گذاشتم. خلاصه که کامل این شعر (چنان چه در سه عکس می‌بینید)، ۲۱ بیت است و از شاعر مشهور، دکتر است. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat ✍️
🌿۱۵ مرداد: زادوز ذاکر آستان آقا . 📝به همین مناسبت، این یادداشت ادبی که چهار پنج سال قبل در کانال تلگرام بارگذاری شده را در ایتا ملاحظه کنید: 🏴یکی از ابياتی که فراوان از ایشان می‌شنویم بیت مشهور ذیل است: زینت دوش نبی! روی زمین، جای تو نیست خار و خاشاک زمین، منزل و مأوای تو نیست 1⃣شاید بخواهید بدانید این بیت از چه کسی است یا از باقی شعر یا قالبش خبردار شوید. شعری دارد كه دو بیت اوّلش چنین است (قالب ): زینت دوش نبی! خاک سیه، جای تو نیست ؛خیز کاین جای تو نیست؛ به سر خاک سیه، منزل و مأوای تو نیست ؛خیز کاین جای تو نیست؛ خاک عالم به سرم! کز اثر تیر و سنان ؛ای شه تشنه لبان!؛ جای یک بوسه ی من در همه اعضای تو نیست ؛خیز کاین جای تو نیست؛ 2⃣آری؛ شعر با تغييراتی بر سر زبان‌ها افتاده كه چه بسا به روان شدن كلام افزوده است. 3⃣وزن شعری مصراع معروف، « فعلاتن فعلاتن فعلن» است ولی گاهی در مدّاحی با اضافه كردن واژه‌ی «ای» به ابتدای مصراع اوّل و هم‌چنین «این» به مصراع دوم، وزن را تغییر داده‌اند؛ یعنی چنین می‌خوانند: ای زینت دوش نبی! روی زمین، جای تو نیست این خار و خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست این كار سبب می‌شود كه وزن عروضی شعر از وزن قبلی به « مستفعلن مستفعلن مستفعلن» تغییر یابد. این كار از نظر ادبی، وامی از است و اشكالی ندارد. 4⃣خدا همه‌ی مدّاحان و ذاكران حضرت اباعبدالله الحسین (علیه‌السّلام) را بیش از پیش به دعای برای موفّق بدارد. 5️⃣یکی دیگر از مدّاحانی که در شهرت این بیت، مؤثّر بود، حاج بود که با سبک خاصّی در بازار تهران می‌خواند (چارپایه‌خوانی). 💙 فرج حضرت صلوات 💙 http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat
. فعل "ادرکنی" به معنی "مرا دریاب" است و برای مذکّر به کار می‌رود ولی همین فعل برای فرد مؤنّث "ادرکینی" می‌شود لذا رباعیّاتی که برای مخدّرات اهل بیت علیهم‌السّلام سروده می‌شود نمی‌تواند به ردیف ادرکنی باشد: مثلا": ای مادر چار آفتاب! ادرکنی البتّه قبول دارم که ادرکینی نه به گوش مردم آشناست و نه برای فارسی‌زبانان خوش‌تلفّظ است و نه در وزن رباعی جا می‌شود. ▪️▫️ به همین دلیل👆 این مصراع هم خراب خواهد بود: یا فاطمه‌ی بنت اسد! ادرکنی @javadhashemi_torbat
✍️ ▪️شعرِ تربت بر تربتِ شاعر در روزهای پایانی ماهِ صفرِ امسال (شهریور ۱۴۰۴شمسی) یکی از دوستان که اغلب نمی‌شناسید (آقا حمید محمّدپور) به صورت خودجوش بر سر مزار شاعر و ذاکر اهل بیت علیهم‌السّلام، در امام‌زاده عبدالله (علیه‌السّلام) واقع در شهر ری، غزلی از بنده به ردیف گریستم را کپی رنگی گرفته و در زیر عکس قاسم ملکی نصب کرده است. من هم وقتی متوجّه شدم که تصویری از این نصب را برایم فرستاد.🙏 در عکس بالا سنگ مزار و عکس شاعر و عکس غزل مشهود است. "گنجینه‌ی پنهان" نام مجموعه اشعار قاسم ملکی است که شرکت چاپ و نشر بین الملل، چند سال قبل چاپ کرد. http://www.instagram.com/javadhashemi69/ @javadhashemi_torbat