نورا و مادربزرگ 👱🏻‍♀👵🏻 نورا با احتیاط مسواک ژله‌ای رو روی دندونای نوید می‌کشید: "نچ نچ نچ. هنوز در نیومده، کرم خوردشون."😵 مامان‌بزرگ گفت: "دندونای شیری، اگه مراقبت نشه، زود پوسیده و سیاه میشه. باید ببریمش دندونپزشک. "👩🏼‍⚕ داداش کوچولو غرولند می‌کرد و دهنشو کج و کوله می‌کرد و می‌بست. _ببین مادربزرگ! حتی یه ذره هم سفید نشد. ☹️ نوید زد زیر گریه و انگشت نورا رو گاز گرفت. _آااااخ. انگشتم...😩 مامان از آشپزخونه داد زد: "خسته‌ش کردی پسرمو، خوب گازت گرفت."🙃🙂 نورا گفت: "دندونپزشک نمی‌خواد. چند روز براش مسواک بزنم، درست میشه."🤓 مادربزرگ گفت: "دخترگلم! این‌همه لکه با چند روز مسواک زدن که پاک نمی‌شه. تازه پوسیدگیشو چی می‌کنی؟ "😲 نورا گفت: "نمیدونم دیگه. باید از اول مراقب دندوناش بودیم!!!!!" مادربزرگ گفت: "نورا جان. کارای زشتی که ما آدما انجام می‌دیم درست مثل همین کرم خوردگی‌هاست. اثر عمیقش روی روح و جانمون باقی می‌مونه. انجام دادنش یه لحظه‌است. ولی پاک شدنش چی؟"❌❗️ نورا گفت: "ای بابا. حالا روح و جانو هم باید ببریم دندون پزشک‌؟"🤷🏼‍♀ نوید خندید و دوباره دندونای سیاهشو به همه نشون داد. 👦🏻 ┄┅┅┅❀🍃🌹🍃❀┅┅┅┄ 🌟جوانه‌ی نور، کانالی ویژه نوجوانان🌟: 🌐 ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac 🌐 واتساپ: https://chat.whatsapp.com/D8J3G18HEjULGhyDOq33yX