رسانه بیرودربایستی جنگ است و تولید در این جنگ مهمات. در لیستی از اولویتها و ضعفهای جنگ رسانهای، کمبود تولید حرف اول را میزند. هزار هم که ادعای حرفهای اصیل داشته باشیم تا تولید نداشته باشیم مثل توپ بیگلولهای میمانیم که پشتش نشستیم و غر میزنیم. ضعف نخست و اول ما در مواجهه با جبهه سنگین دشمن همین تقابل مورچه و فیل گونه در عرصه تولید است.
سوال دوم اما "چه تولیدی؟" است. تولید هرچه در محتوا و فرم بهتر و بالاتر، میزان تاثیرش هم بیشتر است. آب بستن به تولید مثل خیس شدن باروت است. شاید بدرد گزارش و پر کردن آنتن بخورد اما کمتر اثری برجای میگذارد. مایه و ملات محتوای تولید هم پژوهش است و لاغیر؛ همانی که در سیاههی فرآیند تولید کشکیترین و بیاهمیتترینهاست. کافی است در طرح تولیدی مثلا ۲۰ درصد هزینه پژوهش ببینی؛ آن وقت است که صداها بلند میشود که آقا چه خبر است؛ چند صفحه مگر چقدر هزینهاش میشود؟
نکته آنجاست که وقتی تولیدی اعم از گزارش و خبر و کلیپ و فیلم بدون رعایت حساسیتهای پژوهشی تولید شود، مثال نارنجکی میشود که ضامنش در سنگر خودی پریده. وقتی دروغ و خلاف واقع و بیدقتیاش برای ذهن مخاطب فاش بشود، آنچه قبل از همه منفجر میشود اعتماد مخاطب به رسانهی شماست؛ مخاطبی که دیگر چشم و گوش بسته نیست و به دهها طرق موازی در معرض دادهها و اطلاعات متکثر است.
خلال پژوهشها و بررسیهاییکه در اسکرینشات انجام میدهیم، من به دهها سایت و صفحهی رسمی و معتبر رسانهای بر میخورم که پر از اطلاعات نادرست و غیردقیق پیرامون رخدادهای بینالمللی است. یا تاریخها نادرست است، یا روایتها غیرمعتبر، یا اظهار نظرات مقامات غلط و یا اصلا ترجمههای معوج از مراجع اصلی اتفاق افتاده. کافی است یک سایت یک بار مطلب مذکور را منتشر کند و بعد صنعت کپیپیست کارش را خواهد کرد.
گزارش اخیر منتشره در ۲۰:۳۰ را ببینید که مهمانان برنامه جدال را حامیان ززآ خواند. یعنی نه تهیه کننده گزارش و نه بازبین انگار اساسا توجهی نداشتند که هر زن بیحجابی که در اینترنت گفتگو میکند لزوما حامی آن جریان کذایی نیست. آقایان و خانمها! قبل از آب رویی که از آن افراد برده شده، دیوار اعتماد به رسانهی شما نم بر میدارد.
اگر بگویید یکی از شاخصههای کار رسانهای که در حال انجامش هستیم چیست قطعا در صدر همه چیز به پژوهش اشاره خواهم کرد. اقلا تلاشمان همین است.