خلاصه ماجرا این است: پایداری برای حذف احمد میدری، تنها فرد عدالتخواه کابینه پیشنهادی پزشکیان، تمام قد به میدان آمد. همزمان، کارگزاران و اصلاح‌طلبان و شبکه قدرتمند رسانه‌ای شان هم حاضر به هزینه دادن برای دفاع از میدری نشدند و یک دهم دفاعی را که از همتی کردند و یک صدم حمایتی را که از عراقچی کردند از میدری نکردند. به عبارتی او را در قفس شیر بی‌دفاع رها کردند تا قربانی شود. ‏وضعیت تراژیک عدالتخواه‌ترین وزیر کابینه پزشکیان نمادی از اتحاد فراجناحی نئولیبرالها در ایران ۱۴۰۳ است و نشان می‌دهد نئولیبرالیسم در ایران امروز از راست تا چپ، از کارگزاران تا پایداری، از حسین مرعشی تا صادق محصولی، از کراواتی‌های خواهان سکولاریسم تا بسیاری از مداحان و منبری‌های سوپرولایی امتداد دارد. ‏مقابله با چنین پروژه فراجناحی که تامین کننده منافع الیگارشی ایران است نیازمند اتحادی فراجناحی از همه مردم عادی و همه متضررین از وضعیت موجود است. عدالتخواهان در هر دو جناح‌ سیاسی به ظاهر متضاد با یکدیگر همپوشانی بیشتری دارند تا با هم‌جناحی‌های نئولیبرالشان. همانطور که پکیج فروش‌های به ظاهر حزب‌اللهی با پکیج‌فروشهای به ظاهر اصلاح‌طلب نقاط مشترک بیشتری دارند تا با هم‌حزبی‌هایشان، پرایدسواران مستاجر حزب‌اللهی هم با پرایدسواران مستاجر اصلاح‌طلب نقطه مشترک بیشتری دارند. ‏کسانی که وسط ماه از تامین مایحتاج غذایی خانواده عاجز میشوند، کسانی که هرماه اضطراب سررسید اجاره دارند، کسانی که برای شهریه ثبت نام فرزندشان نگرانند، اینها باید با یکدیگر وارد گفتگو‌ ‌و کنش‌های مشترک شوند و نباید بگذارند روایت‌های کلان فرهنگی و جناحی هم‌طبقه‌ای هایشان را را مقابل آنها بگذارد و از متحدان بالقوه برایشان دشمن بسازد. ‏تضاد اصلی امروز در وضعیت اقتصادی و طبقاتی است. برندگان نئولیبرالیسم چه کراواتی چه ریشو در یکسو و بازندگانش فارغ از گرایش‌های فرهنگی در سوی دیگر. ورای اصلاح طلب و اصولگرا ایران امروز نیازمند جبهه‌ای فراجناحی برای مقابله با نئولیبرالیسم است.