شاداب عسگری، نویسنده و پژوهشگر تاریخ معاصر که تحقیقات جامعی درباره حادثه طبس انجام داده و اسناد بی‌شماری در این رابطه بررسی کرده و کتابی با همین موضوع را در دست چاپ دارد، طی یک یادداشت تفصیلی، با هدف جلوگیری از تحریف تاریخ، مطلبی در رد ادعای بی‌بی‌سی نوشته که در ادامه می‌خوانید.بعد از گذشت 40 سال از وقوع حادثه طبس، هنوز افراد و مجموعه­‌هایی هستند که تلاش می‌نمایند تا با طرح مباحث و موضوعات جانبی که تعیین تکلیف شده است، حقایق مکتوم و ناگفته این شکست فضاحت‌بار آمریکاییان را کماکان درهاله‌­ای از ابهام نگه دارند. تردیدی وجود ندارد که اینجانب و بسیاری از افرادی که تحولات کلی ایران، منطقه و جهان را مورد رصد دائمی قرار می­دهند، از طرح این موضوع توسط بی‌بی‌سی تعجب نمی‌کنند.اما، از این توضیح واضحات که بگذریم در خصوص واقعه طبس ده­‌ها مورد ابهام جدی و مهم وجود دارد که تاکنون حتی بیان نشده است. از این رو، بنده ابتدا در ارتباط با ادعای نویسنده یادداشت «نابودی اسناد محرمانه طبس؛ بازخوانی اتهامی چهل ساله علیه ارتش»توضیحاتی کوتاه ارائه می­‌نمایم و در ادامه هم، چند مورد از ابهامات مورد نظر در خصوص واقعه طبس که تاکنون بی‌پاسخ مانده ذکر خواهم کرد.سرلشکر امیربهمن باقری، رئیس ستاد نیروی هوایی ارتش ج.ا. ایران، در آخرین روزهای رژیم پهلوی، جانشین پدافند بوده است. بنابراین، شناخت کاملی از تعداد توپ­ها و شرایط کشور داشته است. زمانی که بنی‌صدر در تاریخ 23/1/1359 به رئیس ستاد وقت نیروی هوایی دستور می­دهد: «فوراً رادارهای متحرک آماده به جنوب­غربی کشور اعزام به نحوی که کلیه شکاف­های نفوذی در نقاط کور را بپوشاند.» یا سه روز قبل از انجام عملیات نظامی آمریکا علیه ایران، دستوری از سوی ستاد فرماندهی نیروی هوایی صادر می­گردد که بر مبنای آن، تعداد 10 آتشبار مشتمل بر80 توپ 23 میلیمتری ضد هوایی از شیراز، تهران، مشهد و بابلسر به دلیل انتقال به غرب کشور، می­بایست جمع‌آوری و منتقل گردند که این اقدام با مخالفت سرهنگ ستاد پورارسلان ـ فرمانده پدافند نیروی هوایی، رو به رو می­گردد، به طور دقیق مسئولیت با کیست و چه شخصی باید جوابگو باشد؟همچنین، در بهمن ماه 1358 بعد از تجاوز نظامی شوروی به افغانستان و همچنین افزایش تهدیدات ایالات متحده، با هدف تقویت پوشش راداری شرق کشور، شیوه‌نامه­ای از سوی فرماندهی پدافند نیروی هوایی صادر می­گردد که بر اساس مفاد آن دو دستگاه رادار GPS-11 و تونیک به­همراه 8 قبضه توپ 23 میلیمتری برای پوشش شرق کشور در تربت جام و فرودگاه زابل مستقر می‌شدند تا تحت نظارت مستقیم رادار مشهد انجام وظیفه نمایند. واضح است که استقرار این رادارها در شهرهای مصوب، می­توانست کمک بسیار خوبی برای کشف تجاوز نظامی آمریکا به صحرای طبس باشد که این دستور اجرائی نشده است. با گذشت بیش از دو ماه و در مورخه 25 فروردین 1359 دستور لغو اجرای امریه مرتبط با فرودگاه زابل و تربت جام صادر و موضوع انتقال رادار و توپ­های پدافندی به طور کامل، منتفی می­گردد. مسئولیت این تخلف با کیست؟در خصوص سرلشکر شادمهر، ذکر این نکته الزامی است که ایشان برای ادای توضیحاتی احضار شدند و طی آن، رسماً عنوان داشتند که دستور تیراندازی به سمت ملخ‌­های هلیکوپتر بنا به پیشنهاد ایشان و تصویب ریاست‌جمهوری وقت بوده است. خود آقای بنی‌صدر هم در مصاحبه‌های داخلی که در همان ایام انجام شده بود، این مهم را تائید می­نماید. اما، مهمترین موضوع در ارتباط با چرخش ملخ­ها را باید از گزارشی که توسط سرلشکر هالوی بعد از شکست نیروهای آمریکایی تهیه کرده، جستجو نمود. او در این گزارش رسمی به صراحت اعلام می‌نماید که چرخش ملخ­های دو هلیکوپتر، به واسطه خاموش ننمودن این هواگردها توسط خلبانان بوده که به واسطه ترس ناشی از انفجار، آن را اجرائی ننموده­اند. اگر به سوابق موجود در این حوزه رجوع شود، اولین گروه یاران شهید منتظرالقائم بودند که در ساعت 17:30 به هلی‌کوپترها وارد شدند. منبع: مرکز اسناد انقلاب اسلامی