3. راهبرد آمریکاییان برای رفع معضل گروگانگیری شامل چه مواردی میشد؟
بعد از اشغال سفارتخانه آمریکا، مقامات آمریکایی انجام یکسری اقدامات نظامی را علیه جمهوری اسلامی ایران، تحت هر شرایطی برنامهریزی نموده بودند. برژینسکی در خاطراتش مینویسد: «کارتر در دومین نشست کمیته که در 6 نوامبر 1979 برگزار میشود، سه برنامه اضطراری پیشنهاد مینماید: یک عملیات نجات گروگانها، یک اقدام تلافیجویانه در صورت کشته شدن یک یا همه گروگانها؛ و چنانچه کشور ایران به عنوان یک کیان سیاسی مورد تجزیه قرار گرفت، یک واکنش نظامی حول میدانهای نفتی در جنوب ایران؛ و در نهم نوامبر 1979/هجدهم آبان 1358 نیز بعد از یک نشست گستردهتر پیرامون راهبرد علیه ایران، ضمن تمهیدات قبلی چنین اعلام کرد: من میخواهم به محض آزاد شدن افرادمان، آنها را تنبیه کنم.»
از این رو، بهترین و بالاترین امکانات موجود را پای کار آورده تا خواسته آنها محقق گردد. میلیاردها دلار برای انجام این عملیات هزینه شد و آموزشهای بسیار جدید و فشردهای به مرحله اجرا درآمد که تنها در یک مورد، خلبانان هلیکوپترها در شرایط کاملاً مشابه با عملیات، «بیش از 13000 ساعت» در مسیر «یوما» تا «آریزونا» که دارای آب و هوای بیابانی مشابه با ایران بود و تحت همان شرایط عملیاتی، تمرین پروازی داشتند.
از سوی دیگر تعداد 50 فروند هواپیمای جنگنده شامل «اف 4»، «اف 14»، «آ ای 6»، «آ ای 7» در ناو نیمیتز را تغییر آرایش ظاهری داده بودند تا با دیگر هواپیماهای مشابه در منطقه و ایران، قابل تشخیص و تفکیک باشند. این جنگندهها، قویترین هواپیماهای نیروی هوایی آمریکا در آن مقطع زمانی بودند که از قدرت حمل سلاح و دقت تیراندازی بالایی نیز برخوردار بودند. آمادهسازی این تعداد هواگرد جنگنده برای محقق ساختن اهداف خاصی صورت پذیرفته بود که با عقیم ماندن طرح در صحرای طبس، عملاً منتفی شد و مورد استفاده قرار نگرفتند.
بنابراین، تردیدی وجود ندارد که قوه عاقله ایالات متحده در تمامی حوزههای مرتبط و در بالاترین سطح ممکن پای کار آمده بودند تا احتمال موفقیت این عملیات را به بیش از 95 درصد برسانند.
منبع:مرکز اسناد انقلاب اسلامی