#فرزندآوری
#نوبت_جهاد_ماست
#مجاهدت_بزرگ
#قصه_ی_مادری_من
🔰قصه ی ارسالی از طلبه موفق جامعه الزهرا سلام الله علیها و مادر ۵ فرزند
قسمت هفتم 🔻🔻🔻
💠 راهکار آرام شدنم ۲
... یه آیه هم یاد گرفته بودم که اگه حرف کسی بهر دلیلی خیلی نیش دار وتند بود و دلمو میشکست، اونو زمزمه میکردم و آروم میشدم....
و افوض امری الی الله ان الله بصیربالعباد...
فکرکنم از حاج آقا رفیعی تو تلویزیون شنیدم، خلاصه یعنی همه چی رو به خدا واگذار میکنم... واین آیه واقعا معجزه میکرد...
کلا هروقت بهردلیلی پریشون احوال میشدم،،مثل یه بارداری بافاصله کم، به قرآن پناه میبردم... قرآن رو باز میکردم و باتوجه به معنی آیه هارو میخوندم.... یک آیه بارها و بارها برام می اومد و قوت قلب عجیبی برام بوده و هست.... الارحمة من ربک ، ان فضله کان علیک کبیرا...
حتی یه بار یه نفر بهم گفت تو دیوونه ایی! 😳یجورایی چون بالحن جدی گفت، دلم شکست و نتونستم خودمو آروم کنم... رفتم سراغ قرآن... باز کردم... وماانت بنعمت ربک بمجنون😇چقــــــــــــــــــــدر خداخوبه😍
یکبار هم که پنجمی رو باردار بودم و پدرم صدالبته از روی دلسوزی،مخالفت و ناراحتی خودشونو اعلام کردن و باز دلم شکست و اشکم سرازیر شد، رفتم سراغ قرآن...
اومد قل ارئیتم ان کان من عندالله ثم کفرتم به من اضل ممن هو فی شقاق بعید...
وقتی که آیه رو به بابا گفتم لبخندی زدن ودیگه هیــــــــــــچ وقت مخالفت خودشونو ابراز نکردن....
واقعا وقتی حضرت اقا می فرمایند اگر زن باقرآن مانوس شود جامعه اصلاح می شود، من بارها وبارها تاثیر انس با قران رو درزندگی خودم و اطرافیان دیدم.... حتـــــــــــــــــــــــــــما باقرآن مانوس باشید به نیت کاربرد در زندگی... 🌸♥️