💫بخش شانزدهم💫 فصل پنجم رعایت اوصول اولیه تصور کنید بهترین تیم فوتبال جهان در دست شماست و تیم را در زمین بدون هیچ بازیکن دفاعی در طرفین میچینید.ناگهان متوجه میشوید حریفانی که قبلا هیچ تهدیدی برای تان نبودند شانس بیشتری را برای پیروزی یافته اند. بازیکنان دفاعی مانند مهاجمان حرکات هیجان انگیزی ندارند و نقششان مهم به نظر نمیرسد و همه ی ما قدرت آنها را برای تغییر سرنوشت بازی دست کم میگیریم. ما معمولا اصول اولیه را نادیده میگیریم. مادرتان به شما میگوید زود بخوابید و سبزیجات بخورید.کاری از شما برنمی آید جز اینکه پشت چشمی نازک کنید .اما سلامتی از آن چیزهایی است که تا آن را از دست ندهید، قدرش را نمیفهمید. اصول اولیه نخستین چیزی است که وقتی احساس خوبی نداریم از آن غافل میشویم.از جمع دوستان کناره گیری میکنیم،زیاد قهوه میخوریم و نمیتوانیم بخوابیم،دست از ورزش کردن میکشیم.این کارها واقعا چه مشکلی را حل میکنند؟از منظر علم ،این کار مانند بیرون کشیدن بازیکنان دفاعی از زمین و بی محافظ رها کردن دروازه است.اصول اولیه جذاب نیستند. با آنها به چیزی که نوید بهبود اوضاع را بدهند نمیرسیم.اما آنها نقدینگی شما در بانک سلامت اند.در کشاکش مشکلات زندگی این بازیکنان دفاعی هستند که شما را سرپا نگه میدارند و در صورت زمین خوردن پشتیبان شما هستند. شایان ذکر است که لزوما نباید همه ی این اصول را در حد کمال انجام دهید.هیچ رژیم غذایی کاملی وجود ندارد که همه آن را بپسندند،شرایط بهینه و نوع تعامل اجتماعی همه پسندی نیز وجود ندارد.این ها اهدافی نیستند که بخواهیم به کمال آنها دست یابیم این ها شالوده ی تیم هستند،بازیکنان دفاعی تیم که به اندازه مهاجمان به پرورش نیاز دارند، زیرا برای ادامه بازی نقشی حیاتی ایفا میکنند. در زمین بازی وقتی یکی از بازیکنان دفاع زمین بخورد،دیگری به کمک او میشتابد. اختلال یا ضعف در دفاع نشانه ی اشتباه یا شکست نیست.این قاعده ی کلی زندگی است که همه چیز هم زمان و طبق برنامه پیش نمیرود.مثلا کسانی که به تازگی صاحب فرزند شده اند،نمیتوانند کمبود خوابشان را مدیریت کنند.در ازای آن ،باید بیشتر مراقب تغذیه ی خوب و حفظ ارتباط اجتماعی با دوستان و خانواده باشند،که به حفظ سلامتی آن ها در طول این دوره کمک کند. منظور از شناخت دفاع های اصلی توجه و اهمیت دادن به آنهاست.ما باید مدام آن ها را بررسی کنیم و به دنبال راه های کوچکی برای بهبود و تقویت آنها باشیم .احتمالا چون قبلا این صحبت ها را شنیده اید وسوسه میشوید که از این بخش صرف نظر کنید ولی لازم است حتما این بخش را بخوانید.ما قدرت این عوامل دفاعی را به حدی دست کم میگیریم که اغلب هنگام بروز استرس یا احساس بد اولین چیزهایی هستند که آن ها را رها میکنیم؛اما نه فقط علم در این مورد نظر کاملا روشنی دارد،بلکه در سال های اخیر هم قدرت آنها بیش از پیش به ما ثابت شده است. ورزش خواه بدخلقی شما خفیف و مقطعی باشد ، خواه اختلال افسردگی حاد داشته باشید، ورزش تاثیرات ضد افسردگی قوی در شما دارد.کسانی که از داروهای ضد افسردگی استفاده میکنند با افزودن ورزش به برنامه شان نتایج بهتری خواهند گرفت.ورزش علاوه بر بالا بردن سطح دوپامین در گردش بدن، گیرنده های دوپامین در مغز را نیز افزایش میدهد.این بدان معناست که ورزش ظرفیت لذت بردن شما از زندگی روزمره را افزایش میدهد.بنابراین انتخاب تمرینی که از آن لذت میبرید نه فقط باعث شادی شما در حین ورزش میشود،بلکه درک شما از شادی را در تمامی جنبه های دیگر زندگی تان افزایش میدهد. متاسفانه برای اکثر ما ،مفهوم ورزش با روند پرزحمتی برای تغییر ظاهر عجین شده است. صحبت در مورد ورزش بیشتر حول محور تحمل درد و رنج برای دستیابی به زیبایی است .جای تعجب نیست که بسیاری از مردم فکر میکنند ورزش به درد آن ها نمیخورد. مدت هاست کسی به تاثیر تحرک در احساسات فرد التفاتی ندارد.با این حال،در دوره ی شیوع کرونا بسیاری از مردم دوباره به لذت ورزش در فضای سبز پی برده اند. قرنطینه های اجباری و طولانی مدت ،تاثیر پیاده روی های روزانه را بیشتر نمایان کرد. علم تاثیر روان شناختی ورزش_نه روی تردمیل در خانه،بلکه در طبیعت_را روز به روز بیشتر ثابت میکند.نتایج مطالعه روی بزرگ سالانی که برای معالجه ی افسردگی تحت درمان شناختی رفتاری (CBT) قرار گرفتند میزان بهبودی گروهی را که در محیط سبز جنگل بودند 61 درصد بیشتر از کسانی که در محیط بیمارستانی تحت برنامه ی مشابه قرار گرفتند نشان میدهد.