📝
به بهانهی جریحهدار شدن قلوب شیعیان به خاطر امتیازدهی آقای ظریف
در این چند روز، نکات مهم و قابل استفادهای در اشاره به جایگاه مذهب رسمی در قانون اساسی و سوگند رؤسای جمهور مبنی بر پاسداری از مذهب، بیان شد. افزون بر آنچه گفته شده اشاره به چند نکته را ضروری میدانم. نکاتی که در ایام انتخابات از آنجا که دکتر جلیلی را در مقایسه با دکتر پزشکیان اصلح میدانستم از بیان آنها خودداری کردم. اما معتقدم اکنون زمان مناسبی برای تأمل بیشتر و نقد درونگفتمانی جریان انقلابی است.
1- صداقت در دفاع از مکتب
صداقت در دفاع از مکتب اهلبیت علیهمصلواتالله اقتضا دارد که دفاع از این مکتب نورانی را بر همهی دنیا و مافیها و همهی مناسبات دنیوی و حزبی مقدم بداریم و همه را به پای مکتب اهلبیت علیهمالسلام هزینه کنیم نه آنکه خدای ناخواسته موضعگیری ما برخاسته از حب و بغضهای سیاسی باشد. پس اگر مشابه همان سخنان را کسی به اسم انقلابیگری سر داد بایسته است با همان جدیت بلکه شدیدتر جلوی او بایستیم.
2- مبارزه با تشیع در قالب عناوین انقلابی
اگر آقای ظریف با پرچم اصلاحطلبی جملهای دربارهی امتیاز داشتن پیروان دیگر ادیان و مذاهب نسبت به شیعه گفت، با کمال تأسف باید عرض کنم، در کشور ما جریانی وجود دارد که بسیار هنرمندانه، پلورالیسم دینی را به اسم رواداری مذهبی و وحدت اسلامی و با زبانی کاملا انقلابی به خورد مردم متدین انقلابی میدهد. بدیهی است که اگر کسی دلسوز انقلاب اسلامی و تشیع باشد هرگز نسبت به این مسئله بیتفاوت نخواهد ماند.
از آنجا که این یادداشت گنجایش معرفی و نقد جامع این انحراف را ندارد، متناسب با بحث مذهب رسمی در قانون اساسی تنها به چند مورد اشاره خواهم کرد. گرچه پیش از این نیز در نقد و معرفی این جریان نوشتهام و در آینده نیز به شرط توفیق خواهم نوشت.
3- مخالفت با رسمیت تشیع در قانون اساسی
مجله الکترونیکی اخوت متعلق به علیرضا کمیلی، که در این انتخابات نیز مسئول ستاد دکتر سعید جلیلی در امور اقوام و مذاهب بود(
اینجا) در ایام انتخابات، یادداشتی از حجتالاسلام مهدی مسائلی (
اینجا) منتشر کرد که در آن ضمن ستایش رواداری مذهبی اصلاحطلبان، شرط شیعه بودن رئیس جمهور در قانون اساسی را مصداق تبعیض و رفتاری ناصحیح خوانده و آن را برآمده از تعصب مذهبی یا فشارهای درون مذهبی دانسته است. (اگرچه حقیر، همین سخنان را بارها از زبان خود آقای کمیلی در لایوها شنیدهام ولی از آنجا که ارجاع دادن نیازمند جستجوی زیاد است از آن صرف نظر میکنم)
یا در برخی از سایتهای همسو با همین جریان فکری تصویب اصل دوازدهم قانون اساسی و ضرورت شیعه بودن رئیس جمهور را نشانهای بر نبود زمینه کافی در متن جامعه شیعی برای پیگیری آرمان وحدت اسلامی معرفی میکند.(
اینجا) گفتنی است این سایت در زمان نشر این یادداشت، زیر نظر مدیر کل ادیان و مذاهب سازمان تبلیغات اسلامی بوده است.
4- لوازم سوگند پاسداری از مذهب
روشن است که پاسداری از مذهب رسمی، باری نیست که بر گردهی یک نفر (شخص رئیس جمهور) به تنهایی گذاشته شده باشد بلکه تحقق این سوگند تنها در جایی ممکن است که بدنهی جامعه و تمام حاکمیت در تحمل این بار گران او را همراهی کنند و این امر، مقتضی حضور مدیرانی متعهد به مضمون این سوگند و وفادار به این آرمان بلند است.
همچنین روشن است که هر چه پیوند و ارتباط میان آن مسئولیت با امور دینی، بیشتر باشد اثر مثبت یا منفی کار آن مسئول در پاسداری از حریمِ مکتب، بیشتر خواهد بود. مثلاً بهکارگیری یک غیرمسلمان یا غیرشیعه به عنوان مدیر بخشی از اداره برق یا آب و فاضلاب احتمالا اثر چندانی بر عقائد مردم نخواهد داشت اما اگر مدیریت او در امور فرهنگی کشور باشد احتمال اثرگذاری به مراتب بیشتر است.
حال اگر به شما گفته شود، در سازمان تبلیغات اسلامی (که طبق اساسنامه، وظیفهاش تبلیغ اسلام ناب و مبارزه با عقائد انحرافی است) نهضتی در راستای خطشکنی در اعطای مدیریت به غیرشیعه آن هم با نصب ملاهای سنی (نه عوام الناس) آغاز کرده است؛ چه خواهید گفت؟ (
اینجا)
بگذارید این پرسش را بر سخنان مسئولان مرتبط عرضه کنیم.
این عزیزان با برساخت کردن دوگانه (اسلام-تشیع) سازمان متبوع خود را سازمانی برای تبلیغ اسلام و نه تشیع، معرفی میکنند (
اینجا) و معتقدند شیعه در ادبیات قرآن کریم فاقد اصالت بوده (
اینجا) و برای رسیدن به امت واحده و تمدن اسلامی راهی به جز عبور از تشیع نداریم.(
اینجا)
@kalame_sawa