۸۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹امیرحسین عباسی، دوست شهید: شهید عباس دانشگر نگاهی به من کرد و لطف شهید شامل حالم شد. من که به نماز بی‌تفاوت بودم، حالا نمازم را اول‌وقت می‌خوانم. حالا شده‌ام یک بسیجی و هیئتی. در هیئت و بسیج همه می‌دانند من شیفتۀ شهید بزرگوار هستم. به‌خاطر همین، من را شهید دانشگر هم صدا می‌کنند. من همیشه به دوستان می‌گویم هرکسی باید یک رفیق شهید داشته باشد. رفیق من شهید عباس است و افتخار می‌کنم به داشتن چنین رفیقی. همیشه با او توی دلم حرف می‌زنم. انگار مثل رفیق کنارم هست و راهنمایی‌ام می‌کند. عباس من را در راه اسلام نگه داشت و حفظ کرد. من از عباس یاد گرفتم که باید برای ساخته شدن تشنه باشم. ان‌شاءالله من هم مثل خودش شهید بشوم. باید برای امام‌زمان(عجل‌الله) قدمی برداریم. باید مثل میدان جنگ واقعی، توی جنگ رسانه‌ای برای امام‌زمان(عجل‌الله) قوی کار کنیم. برای عضویت در سپاه هم اقدام کردم. امیدوارم بتوانم قدم جای قدم عباس بگذارم. ...