🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳🏴🏳
🏴
⭕️
#مراحل_هجوم به
#خانه_حضرت_فاطمه (س) و شرح جزییات آن (بخش چهارم)
🔶در
#جریان_هجوم #مهاجمین و
#غاصبین به
#خانه_امام_علی (ع)، آنان در
#سه_مرحله هجوم خود را عملی ساختند.
💠ادامه حملات در نقلهای دیگر
🔷ابان بن ابی عیاش از سُلیم بن قیس نقل می کند که گفت: نزد عبدالله بن عباس در خانه اش بودم، و گروهی از پیروان علی(ع) با ما بودند، ابن عباس برای ما سخن می گفت. از جمله ماجرای هجوم را برای ما بازگو کرد. او گفت: «ای برادران! بعد از
#رحلت_رسول_اکرم (ص)
#عمر به درب
#خانه_حضرت_فاطمه (س) آمد و بر در کوبید و فریاد زد: ای پسر ابوطالب! در را باز کن!
#حضرت_فاطمه (س) فرمود: «ای
#عمر! ما را به تو چه کار؟! ما را در مصیبت مان هم رها نمی کنی؟»؛
#عمر گفت: در را باز کن وگرنه آن را بر سر شما به آتش می کشیم.
#حضرت_زهرا(س) فرمود: «یا عُمَرُ! أَمَا تَتَّقِی اللَّهَ عَزَّوَجَلَّ تَدْخُلُ عَلَی بَیتِی وَ تَهْجُمُ عَلَی دَارِی؟؛ ای
#عمر! از خدا نمی ترسی که به سرایم درآمدی و به خانه ام یورش آوردی؟!».
#عمر برنگشت، سپس
#آتش_خواست، و
#درب_خانه را
#آتش زد و در آتش گرفت. [کتاب سلیم بن قیس، ج۲، ص۸۶۴]
🔷
#عمر هیزم ها را شعله ور می ساخت و خالد بن ولید، مغیره و ابوعبیده بن جراح و قنفذ هم در حال جمع آوری هیزم بودند، و با شعله گرفتن هیزم ها آتش به در خانه سرایت کرد و دود وارد خانه شد، در حالی که
#حضرت_فاطمه (س) پشت در نشسته بود! در این حال،
#قنفذ سعی می کرد در را باز کند، تا به داخل خانه هجوم بیاورند.
#حضرت_فاطمه (س) برخاست و دو دست خود را بر دو طرف چهار چوب در گذاشت و با تمام بدن خود مانع باز کردن در شد. کم کم
#آتش به سوی در خانه رسید، در حالی که شعله می کشید و
#حرارت آن بر
#بدن و
#صورت_حضرت_فاطمه (س) می خورد. در آن لحظه ناگهان
#عمر چنان با
#لگد به در نیم سوخته زد که
#درب_خانه باز شد. پیش از آنکه
#حضرت_فاطمه (س) بتواند خود را کنار بکشد،
#در_با_تمام_سنگینی بر آن
#حضرت (س) برخورد کرد و
#حضرت_زهرا (س) بین در و دیوار قرار گرفت و بر
#همه_بدن آن حضرت (س)
#آسیب رسید.
🔷در این هنگام
#حضرت_فاطمه (س) بر روی زمین افتاد و آتش همچنان شعله ورتر می شد و
#مهاجمین در این هنگام وارد خانه شدند. فشار در، بر بدن حضرت(س) به حدی بود که در همان لحظه
#حضرت_محسن(ع) در رحم مادر به
#شهادت رسید. حضرت(س) در این هنگام صیحه ای زد و ناله زنان فرمود: «یا أَبَتَاهْ! یا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! هَکذَا کانَ یفْعَلُ بِحَبِیبَتِک وَ ابْنَتِک؟؛ ای پدرم! ای رسول خدا (ص)! این چنین رفتار می شود با حبیبه ات و دخترت!» سپس ناله زد: «آهِ یا فِضَّةُ! إِلَیک فَخُذِینِی فَقَدْ وَ اللَّهِ قُتِلَ مَا فِی أَحْشَائِی مِنْ حَمْلٍ؛ آه ای
#فضه! مرا دریاب! به خدا قسم
#فرزندی را که در
#رحم داشتم،
#کشته_شد!». [بحار الانوار، ج۳۰، ص۲۹۴] ابن حجر عسقلانی می نویسد: «إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فاطِمَةَ(س) حَتَّی أسقَطَت بمُحسِن(ع)؛ در این هنگام
#عمر به
#فاطمه (س)
#لگد زد که
#سبب_سقط_محسن (ع) گردید». [لسان المیزان ابن حجر عسقلانی، ج۱، ص۴۰۶] سپس حضرت (س) عاملین این کار را نفرین کرد. سپس از زمین برخاست و خود را به زحمت بلند کرد و از
#شدت_جراحات و
#ضربات، بر دیوار تکیه داد.
🔷
#عمر خود می گوید: به طرف در رفتم، او استقامت کرد؛ با
#تازیانه بر
#دستهایش زدم، به دردش آورد، صدای
#ناله و گریه اش را شنیدم. نزدیک بود دلم به رحم بیاید و برگردم که به یاد
#کینه_های_علی (ع) و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب پس در حالی که او خود را به در چسبانده بود تا مانع شود با تمام توان
#لگدی به در زدم و ناگهان پشت در افتاد. [بحارالأنوار، ج ۳۰، ص۲۹۴] در این هنگام
#عمر وارد خانه شده بود و قبل از رسیدن فضه بر هر دو
#صورت_فاطمه (س)
#چنان_سیلی_زد، که
#چشمان_حضرت(س) پر از
#خون شد.
#عمر که هنوز آتش کینه اش شعله ور بود، با
#لگد به
#سینه و
#پهلوی_حضرت (س) زد.
#عمر با
#غلاف_شمشیر، بی محابا بر هر دو پهلوی حضرت(س) می زد. ناگهان
#عمر #تازیانه را بر
#بازوی_فاطمه(س) زد.
#عمر با
#تازیانه بر بازوی فاطمه (س) زد، تا اینکه؛ بازو و کتف ایشان مانند دستبدی سیاه،
#کبود شد. [الهدایه الکبری خصیبی، ص۴۰۷] در این حال صدای حضرت(س) به «یا ابتاه!» بلند شد؛ و لا حول و لا قوه الا بالله...
#ادامهدارد...
منبع: اختصاصی حوزه نت
#حضرت_فاطمه #حضرت_زهرا #فاطمه #امام_علی #اهل_سقیفه #عمر #قنفذ
@tabyinchannel
#انتشاربدونلینکجایزنمیباشد