اهمیت نمونه ها از جزیی به کلی رسیدن فقها دأبشان این است که اگر بخواهند در موردی ادعای قاعده‌ای کنند، معمولاً به یک مورد جزئی برخورد کرده‌اند و از آن مورد جزئی سرایت داده‌اند به موارد دیگر و کم کم به عنوان یک قاعده شده است. در جمیع قواعد یا اکثر قواعد، مسئله این چنین است که در یک مورد دیده‌اند شارع یا عرف مطلبی را معتبر دانسته است و گفته‌اند که در نظائر این هم همینطور است. عرف در باب موالات ابتدا دیده است که بین مستثنی و مستثنی منه، اتصال و ارتباط، یعنی موالات لازم است. بعد گفته است: در هر موردی که نظیر این باشد، موالات معتبر است. شاهد این مسئله این است که مرحوم شهید در کتاب «القواعد والفوائد»، هر زمان یک قاعده‌ای را بیان می‌کند، بعد از توضيح عنوان قاعده، می‌فرماید: «الأصل فی ذلک»، در بيان اصل در قاعده، به مورد جزئی اشاره می‌کنند. 📚مکاسب ج ۳ ص ۱۵۹ 🌏🌏✅@karvarzi_eghtehad