هدایت شده از علی نصیری
✳️ فروکاستن اعتماد عمومی از روحانیت خسارتی بس بزرگ است! در روزهای حضور در اربعین حسینی با جوانانی پاک و متدین نشست و برخاست داشتیم. جوانی نورسته و دلداده به دین و معنویت در آن بین بود که برای اولین بار کربلا آمده بود و چقدر شگفت زده از این همه شور و شیدایی بود! به تعبیر خودش امام حسین (ع) معجزه های فراوانی در این سفر به او نشان داد. با این همه شبی تا نزدیک سحر با این ناچیز به گفت و شنود پرداخت. از خاطرات خود در دوران مدرسه و همراهی با اردوهای دینی و همنشینی با روحانیان گفت. ما حصل و برآیند گفتگوی او یک کلمه بود: من دیگر اعتمادی به طبقه روحانی ندارم؛ حتی به مراجع و ... آن چه مایه تاثر و تاسف این ناچیز شد، ابراز چنین سخنان همراه با یأس از جوانی بود که این چنین در سر هوای دین و دین داری دارد و این نکته ای بود که خود او نیز متذکر شد و گفت: ببینید اگر من در این حال و هوا این نگاه را دارم در میان دوست و رفیقان من که در میان آنان از نماز و زیارت خبری نیست، چه می گذرد! بسیار کوشیدم که از این همه یأس، سرخوردگی و بی اعتمادی او بکاهم. نمی دانم چقدر موفق شدم. فروکاسته شدن از اعتماد به عالمان دین و تقریباً به انتها رسیدن اعتماد به این طیف که طبعاً هدایت و تربیت امتی بدست آنان سپرده شده، با شهود عینی طی دو دهه حضور در دانشگاه ها مدعایی نیست که نیاز به اثبات داشته باشد. البته طیف ریشه دار دینی جامعه که باورهای دینی با تمام تار و پود آنان گره خورده را باید از این امر استثنا کرد و از این جهت نباید همراهی و همدلی این طیف با مظاهر دین از جمله روحانیت را مساوی و مساوق با نگاه غالب جوانان این مرز و بوم دانست. مهم ترین اشکال نسل نو از نگاه خود آنان این است که میان گفته و عمل عالمان دین تطابق و همسانی دیده نمی شود. پیدا است که شماری از کژمداری ها و کژرفتاری ها و ناراستی ها در کنار تبلیغات کوه افکن بدخواهان دین و روحانیت در تولید چنین امری دخالت تام داشته اند. از سویی دیگر، به گفته همه کسانی که به تحلیل ناآرامی های اخیر در کشور پرداختند، قریب به نود درصد از کسانی که در این آشوب ها شرکت داشتند و از قضا شعارهایی علیه روحانیت سر دادند، زیر بیست سال سن داشتند. در این که آنان تحت تاثیر تبلیغات مسموم این و آن قرار داشته و دارند، تردیدی نیست. اما همه سخن در این است که چرا ما در دو دهه اول انقلاب با چنین پدیده ای روبرو نبودیم؟! چرا تبلیغات پی در پی آن روز دشمنان و بدخواهان تا این اندازه در نسل جوان کشور تاثیر نمی گذاشت؟! این که اصرار کنیم همه چیز بر وفق مراد بوده و عموم مردم عاشق و شیدای عالمان دین اند و فقط چند نفری اذنابِ درس آموخته از مکتب معاندان داخل و خارج کشور قیل و قالی کرده و می کنند، نوعی خوش باوری جاهلانه و در خواب رفتن زمستانه است که ممکن است خسارت ها به بار آورد! اینها زنگ خطر بزرگی است که باید به آن توجه و تفطن ویژه داشت و فکری به حال آن کرد. باید توجه داشته باشیم که نسل تاثیر گذار در آینده این کشور و نسلی که پایه های حمایت و دفاع از باورهای اسلامی و شیعی بر دوش آنان سنگینی می کند، همین جمعیت جوان کشور است و اگر خدای ناکرده رابطه و اعتماد آنان از روحانیت به عنوان پل اتصال با دین گسسته شود، دیگر نه از تاک نشانی خواهد بود نه از تاک نشان! امروز باری بس سنگین بر دوش عالمان دین در این کشور گذاشته شده که باید بکوشند آن را به مقصد و مقصود برسانند و آن بازگرداندن اعتماد عموم مردم به این طبقه است. لازم است حوزه علمیه مجالی کافی برای این نکته فراهم آورد و با صاحب نظران خیرخواه از درون و برون سازمان روحانیت به شور و مشورت پرداخته و در کنار آسیب شناسی، راه هایی برای توقف این بی اعتمادی و در برابر؛ تقویت اعتماد و علقه عمومی به روحانیت را مورد واکاوی و مداقه جدی قرار دهد. باید صداقت، صفا، یکرنگی، مردمی بودن و با مردم زیستن، فاصله گرفتن از این جناح و آن جناح و سیاسی کاری غیر مبتنی بر اخلاق الهی و ده ها آفت و آسیبب دیگر به هر میزان و به هر درصد که وجود دارد، از میان روحانیت رخت بربندد. من آن چه شرط بلاغ است با تو می گویم تو خواه از سخنم پند گیر خواه ملال که گفته اند: من انذر اعذر علی نصیری عصر پنجشنبه هفتم مهر ماه 1401 🆔 eitaa.com/alinasirigilani 🌐 www.maref.ir