✳️ مفسده شیرازه و زلزله خراسان - 2 - حضور 45 روزه امام خامنه ای در میان زلزله زدگان و روایت اسناد ساواک
✅ با وقوع زلزله مهیب شهریور 1347 در استان خراسان ، نخست وزیر(هویدا) بعد وزیر دربار (علم) و چند روز بعد طاغوت و همسرش به منطقه رفتند .
اسناد ساواک نشان می دهد این حضورها که جنبه تبلیغاتی داشته ، دردی از مردم زلزله دوا نکرده و به مشکلات اضافه می کرده است و آنچه فریاد رس مردم بوده کمک های مردمی خصوصا از طرف مراجع و روحانیت بوده است .
✅ طبق اسناد ساواک ، امام خامنه ای حدود 45 روز در مناطق زلزله مانده بودند .
امام خامنهای در خاطرات خود در اینباره میگویند: «وقتی زلزله پیش آمد، ما از فرصت استفاده کردیم. با بعضی از دوستان تماس گرفتم، گفتم که میخواهیم برویم فردوس. بعضی از دوستان استقبال کردند. آقای طبسی، آقای هاشمینژاد و یک عده بازاری علاقمند و عدهای از طلاب، 10 الی 15 ماشین و 70 الی 80 نفر آدم راه افتادیم و به طرف منطقه زلزلهزده رفتیم.»
✅ اسناد ساواک :
🔹 «این گروه با کمک طلاب مدرسه علمیه فردوس با کوششهای زیادی به زلزلهزدگان کمک نموده و شب و روز مشغول فعالیت و کمک به زلزلهزدگان هستند. احتیاجات ضروری زلزلهزدگان را به مشهد آقای عابدزاده چند نفر از ایادی خود اطلاع داده، آنها تهیه و ارسال مینمایند.»
🔹 «در منطقه زلزلهزده مردم میگفتند که تا کنون از طرف شیر و خورشید سرخ هیچگونه کمکی نسبت به آسیبدیدگان به عمل نیامده و فقط از طرف علما و هیأت امدادی روحانیون کمکهایی صورت گرفته است و این کمکها دو ساعت بعد از زلزله به عمل آمده در صورتیکه افراد شیر و خورشید پس از 6 روز خود را به منطقه رساندند . اهالی میگفتند که ما به خیر و کمک دولت امیدی نداریم و بهتر است برایمان شر نشوند »
🔹 « هنگامی که آقای نخستوزیر برای بازدید به منطقه زلزلهزده رفته بودند مردم گریه و ناله میکردند لکن وی دائما پیپ میکشید. حتی یکی از وعاظ خراسانی به محض اینکه نام پیغمبر را بر زبان آورد آقای نخستوزیر ناراحت شدند .»
🔹 « برابر اطلاع اکیپ 50 نفری پزشک و جراح که از طرف دانشکدههای پزشکی تهران و دانشگاه ملی چند روز قبل به منظور معالجه و درمان مجروحین به مشهد اعزام شده بودند پس از 48 ساعت بدون اینکه در محل زلزلهزدگان کوچکترین استفاده درمانی از آنها به عمل آید [به] وسیله هواپیما بنا به دستور مسئولین مربوطه در محل زلزلهزده به تهران برگردانده شدهاند. »
✅ امام خامنهای :
« همان وقت منبر رفتم و سخنرانی کردم و از مردم پرسیدم که شیر و خورشید به شماها چه داده؟ به نظرم گفتند در طول این دو ماه، صد گرم شکر دادند! به همین تناسب، اجناس مختصری داده بودند، نه اجناس لازم زندگی.»
همین سخنرانی افشاگرانه در فردوس از اتهامات ایشان در دستگیریها و بازجوییها بود.
✅ از دیگر مواردی که بیکفایتی رژیم در زلزله فردوس را نشان میداد تخریب ساختمانهای نیمهکارهای بود که برای مردم قابل استفاده بود. در حالی که مردم زلزلهزده تا دو ماه بعد از آن و با رسیدن فصل سرما همچنان در چادر و حفرههای زیرزمینی زندگی میکردند تنها عمارت آجری شهر که ساختمان دو سال ساخت بهداری بود توسط سازمان شیر و خورشید تخریب شد.
امام خامنهای :
« بنده اول باور نمیکردم... صبح روز بعد که برای مشاهده آن محل رفتم از دیدن خاک زرد رنگ که از نابودی صدها هزار آجر، تمام محوطه بزرگ بهداری را پوشانده بود، بیاختیار به صدای بلند گریه کردم و بر بیرحمی و بیاعتنایی مقامات شیر و خورشید لعنت فرستادم.»