ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از همان ساعات اول مقید شدم باوضو شیر بدهم. از اول تا آخر شیرخوردن محمدحسین تمام حواسم را جمع میکردم. بسمالله میگفتم. نیت میکردم: خدایا به بندهت خدمت میکنم تا بتونه برات خوب بندگی کنه! تا سیرشدن بچه اللهم کل لولیک و انا انزلنا میخواندم. گاهی هم روضههایی که از مرحوم کافی شنیده بودم، با خودم زمزمه میکردم. چکهچکههای اشکم را با سرانگشتم میگرفتم و میمالیدم روی صورتش. میخواستم شیری که میخورد طعم روضهٔ امامحسین بدهد
#برشی_از_کتاب...🍉
#آرام_جان📚
📚
@ketabkadeh_tasnim