-
-
سدیر صیرفی میگوید: من و مفضل و ابابصیر و ابان بن تغلب رفتیم خدمت حضرت صادق -عليه السّلام- مشرف شدیم، دیدیم آن حضرت روی خاک نشسته به هیئت مخصوصی و مثل زن فرزند مرده و جگر سوخته گریه میکند، مجملا میگوید جهت گریه آن حضرت را سؤال کردیم. فرمود: من امروز نظر میکردم در علم جفر و آن کتابیست که مشتمل است بر علم بلایا و منایا و علم گذشته و آینده و آن کتاب را خدا مخصوص پیغمبر و ائمه بعد از آن سرور قرار داده در آن کتاب نظر میکردم و تامل میکردم، مولد قائم و غيبت و طول عمر او را -و بلوی المؤمنين في ذلك الزمان و تولد الشكوك في قلوبهم من طول غيبته و ارتداد اكثرهم عن دينهم- نعوذ بالله یعنی امتحان شدن مؤمنان در آن زمان و تولید شک ها و شبهه ها در دل های ایشان از طول کشیدن غیبت قائم و مرتد شدن و برگشتن بسیاری از دین و ایمانشان غرض این است که نگاه داشتن ایمان در دوره آخر الزمان با این همه دشمنان جنی و انسی ظاهری و باطنی با دوستی دنیا پرست بسیار کار مشکلی است -انّ النفس لامارة بالسوء الا ما رحم ربی-
دام سخت است مگر یار شود لطف اله
ور نه آدم نبرد صرفه ز شیطان رجیم
این است که در بعض اخبار روایت است شده از رسول خدا که میفرماید: لا یزال المؤمن خائفاً من سوء العاقبة، يعنى مؤمن پیوسته از بدی عاقبت خود میترسد که مبادا در آخر کار شیاطین عدیله ایمان او را از او بگیرند و بی دین از دنیا برود!
📚 ثمراتالحیات، اصفهانی، ج۲، ص٢٨٦
@ketabkhaneh_fazael