مي‌گفت‌ : عظمت‌ِ نوکري درِ خونہ‌ی‌ اباعبدالله‌ رو زماني مي‌فهمي که شب‌ِ اول‌ قبر وقتي زبونت‌ بند‌ اومده یه وقت‌ ميبینی‌ یه صدایي میاد ميگه نترس؛ من‌ هستم آقا من ِروسیاه اون لحظه های سخت منتظرتم 😭