کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار
ماندلای ایران قسمت شانزدهم: بعد ها شنیدم که ساواک او راهم دستگیر کرده و تعهد گرفته که دیگر عکس یا
ماندلای ایران قسمت هفدهم: آن روز تلفن زنگ خورد. دکتر گرم صحبت شد. رفتم برایش چایی بریزم، وقتی برگشتم داشت گریه می‌کرد. خیلی ناراحت شدم، گفتم:دکتر چی شده؟ تا آن روز ندیده بودم گریه کند. با خودم گفتم شاید پدر،مادر یا یکی از بستگان نزدیکشان فوت کرده، اما بعد که آرام‌تر شد گفت:نامردها آیت‌الله خمینی را دستگیر کرده‌اند. من هم گریه‌ام گرفت. دکتر تعجب کرد. خودم هم تعجب کردم. بدون آنکه متوجه شده باشم به خیل عاشقان امام اضافه شده بودم. گفتم:دکتر!آقا را به قتل می‌رسانند؟ گفت:معلوم نیست.قرار است آیت‌الله بهبهانی نامه‌ای به شاه بنویسد و خواستار آزادی امام شوند. خداکند نتیجه دهد. دکتر مطب را تعطیل کرد. خیلی عصبی بود. دستم را گرفت و گفت:تعدادی از علمای اهواز در نامه‌ای به شاه خواستار آزادی آیت الله خمینی شده اند. امیدوارم فشار علما جواب بدهد. بعد با تاسف ادامه داد:صنف نانوایان، صنف پوشاک،صنف کتاب فروشان اهواز برای آزادی آیت‌الله به شاه تلگراف زده‌اند،ولی امروز هر چه تلاش کردم پزشکان را دور هم جمع کنم و ماهم تلگرافی ارسال کنیم موفق نشده‌ام. خیلی احتیاط می‌کنند و از ساواک می‌ترسند.چه می‌شود کرد؟ تایپ متن: کوثر بانو کانال خبری-تحلیلی نَحنُ عمار👇 ╔═🍃🇮🇷🍃══════╗ @Keynoo ╚══════🍃🇵🇸🍃═╝