📚خاطره اے از حاج آقا قرائتے رفتم خونه پدر سه تا شهید، یه خرده احوالپرسی کردم. گفتم کجا وضو بگیرم؟ گفتش که دو سه تا پله باید بری پایین. رفتم وضو گرفتم، دیدم پیرمرد حوله آورده.🙂 گفتــ: حوله آوردم دستــ و صورتت رو خشک ڪنی. ☺️ گفتم: حدیثــ داریم اگر وضو گرفتید و [جای وضو رو] خشک نکنید، ثوابش سی برابره!😌 پدر سه تا شهید جواب داد: حدیث نداریم که اگر یه پیرمرد با درد پا براتــ حوله آورد خیطش نکن؟!😂 گفتم من علم دین دارم فهم دین ندارم.✋ @khanevadehmovafagh13