📖
#بریده_کتاب
انگار قرار بود دنیا جوری بچرخد که رسول و مهدی همیشه یک طرف باشند، و زینب و بچهها، طرف دیگر. این را بعدها همه فهمیدند؛ وقتی زینب و بچهها مجبور شدند بروند افغانستان، و رسول و مهدی ماندند ایران؛ جوری که خودشان هم باورشان نمیشد... و بعدترش، آنها در سوریه و اینها در ایران، و بعدترش...
از آن وقتها بود که اگر یکی از زینب میپرسید «احوالِ روزگارت؟»، حتماً میشنید «میگذرد! ». این را که چطور میگذشت، خودش میدانست و خدایش...
📚
این پسر من است
🆔
@khatemoqadam_ir