☘﷽ 〰〰〰〰〰 دست‌بوسی یک هیئت کوچک و جمع و جور و پرنور داریم. حدود سی‌نفریم که نصف‌شان بچه‌ها هستند. پای منبر می نشینند، مسابقه می‌دهند، قائم موشک بازی می‌کنند و بلندگو دست می‌گیرند و می خوانند چه سرود و مولودی چه نوحه و ذکر مصیبتهایی که بلدند. لازم نیست از اول تا آخر مراسم یک گوشه بنشینند و از جای خود تکان نخورند. شور زندگی در آنجا جاری است. می‌شود راحت اشک ریخت، یا بی‌تکلف خندید. همه‌چیز رنگ شفاف کودکی دارد و به همین خاطر برای آمدن به این مجلس مشتاقند. سینی چایی را از مادرها می‌گیرند و دست به دست می‌چرخانند. شیرینی را خودشان تعارف می‌کنند.سفره‌ی شام را پهن می‌کنند و کنار تمام اینها، در جمعی که مال خودشان است احترام به پدر را یاد می‌گیرند. به احترام میلاد پدر معنوی‌مان. برای روز پدر یک قالب عکس کوچک از پدرها و پسرها را آماده کرده بودیم و اسم هرکدام‌شان را که صدا می‌کردیم، آن را به پدر تقدیم می‌کرد. هدف ما ساخت یک جمع خانوادگی سالم و مذهبی برای خودمان و بچه‌ها بود. در جشن میلاد امیر المؤمنین وقتی پسرها دست پدرها را بوسیدند، خوشحال شدم که کار تشکیلاتی چند خانواده به ثمر نشسته. این رفت و آمدها بهانه‌ای است برای یادآوری عشق‌مان به اهل بیت و به امید گره خوردن دلهای بچه‌ها به محبت این انوار الهی. پ.ن:پیغام درگوشی به مادرها می رسد که مگر روز پسر همین چند روز پیش نبود؟! و ما برای مناسبتی که هنوز در تقویم نیامده، هدیه گرفتیم تا حال خوبشان تکمیل شود! ✍ 〰〰〰〰〰 🔻روایت‌های خود در مورد دغدغه‌های زندگی را برای ما ارسال کنید. 〰〰〰〰〰 @khatterevayat @vazhband