خیمه‌گاه ولایت
#مستند_داستانی_امنیتی_عاکف_سری_سوم #قسمت_بیستم از کاظمی خداحافظی کردیم بعدش باعاصف برگشتیم اداره.
بعد از تماس با عاصف، یک ساعتی رو فکر کردم. خوابم نمی اومد. نشستم یه کم قرآن خوندم و یه کم نماز خوندم و با خدا درد دل کردم، راز و نیاز کردم. به توصیه استاد اخلاقی که داشتم حدود صد بار ذکر یونسیه رو در سجده گفتم.. با اون ذکر غرق در آرامش شدم. اذان صبح که شد نمازم و خوندم، بعدش پیام زدم به رانندم که ساعت 5 صبح باشه درب خونمون. خانومم بیدار شد بعد از اینکه نمازش و خوند صبحونه رو برام آماده کرد و منم خوردم، بعد راننده اومد دنبالم و رفتیم اداره. ساعت 6:00 صبح وقتی رسیدم، فوری رفتم دفترم. طبق معمول هر روز بسم الله گفتم و توسلی کردم به حضرت زهرا و امام زمان بعدش کارم و شروع کردم. تیترهای مهم روزنامه ها رو خوندم. بولتن های محرمانه ای که برام اومده بود مطالعه کردم. ساعت 7 و نیم صبح بود که مشغول بررسی پرونده ها بودم، درب اتاقم به صدا در اومد. رفتم اثر انگشت زدم، درب و باز کردم، دیدم بهزاد هست. سلام علیک کردیم، بعدش اومد داخل کاغذ پرینت تماس ها و پیامک های عزتی رو گذاشت روی میزم. محتوا رو بررسی کردم دیدم دقیقا حدسم درست بوده. چیز خاصی نبود که بخواد مارو حساس کنه. اما دلم آروم نگرفت. گفتم بزار یکبار دیگه بررسی کنم، شاید من یه کم تند خوندم، یا بعضی قسمت های متن پیامک ها رو خوب ندیده باشم. همینطور که داشتم بررسی میکردم، لا به لای پیامک ها و تماس های عزتی چشمم افتاد به یک شماره که در این شش ماه اخیر، عزتی به اون خط فقط یکبار، اونم به شکلی خاص فقط یه دونه نقطه فرستاده که در پاسخ هم از شماره مقابلش این کلمه رو دریافت کرده: « 9s » به شماره نگاه کردم دیدم ایرانسله به بهزاد گفتم: +فوری عاصف و برام بگیر.. بهش بگو که همین الان فوری بیاد دفترم کارش دارم. _چشم. سه دیقه بعد عاصف رسید... _سلااامممم حاج عاکف.. صبحت بخیر. +سلام. عزیز دل. صبح شماهم بخیر. میگم عاصف به این یه نگاه کن. _چی هست؟؟ کاغذ پرینت تماس ها و پیامک های دکتر عزتی رو دادم بهش. گفت: _آها متن پرینت پیام ها و تماس ها هست..درسته؟ _آره. _ برای اونی هست که پیامک زدی دیشب؟ یا...؟؟ +برای دکتر عزتی هست. _خب چی شده؟ +هیچ مورد مشکوکی نداشته. اما بین تموم این پیاما یه پیام خودنمایی میکنه.. _چی هست؟؟ کجاس؟ کدوم صفحه؟ +صفحه 5 دورش و خط قرمز کشیدم.. عاصف ورق زد، رفت روی صفحه مورد نظر، کمی مکث کرد، بعدش گفت: _یعنی ممکنه پیام افشین خان عزتی به اون زن باشه یا یکی که... حرفش و قطع کردم گفتم: +فعلا مشخص نیست که این شخص چه کسی هست. اما باید بررسی کنیم. عاصف جان از اینکه انگار کد فرستادند برای هم دیگه، این برای من مورد سوال هست.. بهش مشکوکم... دقیقا یک بار در همون ساعتی که پیام داده به خط مقابل، تماس میگیره اما طرف مقابل پاسخی نمیده. وقتی پاسخ داده نمیشه به تماسش، سه دقیقه بعد ، از همون خطی که به عزتی پاسخ داده نشد، پیام میاد. پاسخی هم که اومده همینی هست که دورش و خط قرمز کشیدم. متنی که میبینی !! یعنی ! « 9s » . اینکه از حروفی مثل 9 s استفاده میشه برای من سواله.. میخوام ته ماجرارو در بیارم.. ممکنه چیزی هم نباشه.. اما میخوام بازم بدونم. _ بزار این شماره رو در بیاریم ببینیم کیه. +برو ببینم چه میکنی. عاصف رفت، 20 دقیقه بعد مجددا اومد اتاق من. داشتم گزارش های شب قبل و که یکی از بچه ها آورد برام می خوندم.. گذاشتمش کنار گفتم: +عاصف خان بگو ببینم اول صبحی چیکار کردی؟ _عرضم به حضورت این شماره که اون عبارت و برای دُکی جون فرستاده، سه روز بعد از دادن این پیامک سیم کارتش کلا مسدود میشه. +مگه میشه یه سیم کارت ظرف سه روز مسدود بشه؟ فرآیند خاصی باید طی بشه برای مسدود شدن تا یه سیم کارت مسدود بشه. یک ماه اول یک طرفه میشه، در ماه دوم به طور کل مسدود میشه. شماره به اسم کیه؟ _ شماره به اسم یه پیر زنه 70 ساله هست. تعجب کردم... گفتم: +مگه میشه؟ _فعلا که شده. +پیگیری این موضوع رو در دستور کار قراربده.. به عهده ی خودته. مشخصات این پیر زنه رو در بیارید تا بفهمیم کیه. منم که انگار خرم و باور میکنم افشین عزتی با اون همه یال و کوپال که اون شب با اون دختره جوون بوده، برای یه پیرزن نقطه میفرسته اونم برای عزتی s9 میفرسته !!! ⛔️ و هرگونه استفاده (تاکید میکنیم هرگونه استفاده) از این مستند داستانی امنیتی فقط باذکر منبع و لینک کانال در که در آخر درج شده است و ذکر نام نویسنده می باشد وگرنه قابل پیگیری و ‌شکایت خواهد بود و‌ از لحاظ شرعی هم پیگرد الهی دارد. ⛔️ ✅ خیمه گاه ولایت در ایتا 👇 ✅ http://eitaa.com/kheymegahevelayat