.
در بلاغت عموماً هنریشدن سخن از رهگذر قاعدهافزایی و ازدیاد عناصر کلام حاصل میشود؛ اما بخشی از بلاغت سخن سعدی مرهون حذف یا قاعدهکاهی است. گویی حذف بخشی از ساختمان جمله، عادت زبانی سعدی است. ایجازِ ناشی از حذف، در برخی ابیات سعدی به حدی میرسد که اگر بخواهیم معنای بیت را به نثر منطقی بازنویسی کنیم به دو سه برابر کلمات موجود در آن بیت محتاجیم. مثلاً این بیت از ایجازهای شگرف سعدی است:
شهری متحدثان حُسنت
الّا متحیّران خاموش
که چنین باید بازنویسی شود:
شهری متحدثان حسن تو [هستند] إلا [کسانی که آنها نیز] متحیران [حسن تو هستند. اما از شدت حیرت] خاموش [شدهاند]
و این بیت:
بیحسرت از جهان نرود هیچکس بهدر
الّا شهید عشق به تیر از کمان دوست
که ساخت معیار مصرع دومش چنین است:
الا [آنکه] شهید عشق [شده است] به تیر [ی که] از کمان دوست [افکنده شده]
📙 بلاغت حذف در غزل سعدی