دربندِ هزار احتیاجم کردی
رفتی و دوباره بدمزاجم کردی
من اهل چلو کباب بودم با تو
قانع به خورشتِ اسفناجم کردی
#جواد_محمدی_دهنوی
هدایت شده از پروانگی 🇵🇸
چه شعرها که سرودی ستارهای نشنیدش!
چقدر اشک فشاندی که چشم ماه ندیدش!
تو آه بودی و راهی نداشتی به سماوات
تو بار خاطرههایی که یار هم نکشیدش
شبیه یک گل تنها درون چنگ بیابان
که دور ماند ز گلکار و داس حادثه چیدش
شکسته، زخمی و خسته، پر از غرور، پر از عشق
به روی دست، دلت ماند و هیچکس نخریدش
چه بالهای قشنگی درون پیلۀ دَم بود
چه نقشهای شگفتی که جوهری نکشیدش
بزن سکوت به لبهای شوق در شب شعرت
چه شعرها که سرودی ستارهای نشنیدش!
#زینب_نجفی
@eitaaparvanegi
ایکاش که بیقرار بودی دل من
تنظیم به موج یار بودی دل من
تا با خبر از نگار باشی هر روز
ایکاش خبرنگار بودی دل من
#رباعی
#غلامرضا_کافی
هدایت شده از اتاق کنجی من
یه شب تا قله ی مهتاب رفتم
واسه بوسیدن تو خواب رفتم
تو ماهی و منم کوتاهه قدم
من از بس گریه کردم آب رفتم
#ریحانه_ابوترابی
فراموشی
فراموشی
فراموشی
فراموشی
به خاطر میسپارم تا تو را در یاد نسپارم
#ریحانه_ابوترابی
میدانم و میدانم و میدانم من
میمانم و میمانم و میمانم من
شعر و غزل و دوبیتی و چارانه
میخوانم و میخوانم و میخوانم من
رباعی بداهه 🙂
#جواد_محمدی_دهنوی
خوبان پارسیگو 🏴
میدانم و میدانم و میدانم من میمانم و میمانم و میمانم من شعر و غزل و دوبیتی و چارانه میخوانم
•
با احتساب این رباعی ارتجالی فاخر،
تعداد رباعیهام توی سه سال و هشت ماه نفسکشیدن در فضای شعر روز ایران به ۶۳۹ رباعی رسید
البته فعلاً برای تمرین مینویسم
۲ هزار تای اولش تمرینیه
از ۲ هزار تا رباعی که گذشت دیگه کمکم شاعر میشم انشاءالله.
•
بادها هم پیاده آمدهاند
که ببوسند خاک پایت را
آسمان هدیه میدهد به زمین
عطر آن پرچم رهایت را
موج لبّیک میرسد از دور
فوج پروانههای حضرت نور
عاشقان تو خوب میشنوند
آیۀ روشن صدایت را
و خدا اینچنین مقدّر کرد
که پس از آن همه غریبی و درد
پر و بال فرشته فرش کند
دور تا دور سرسرایت را...
اربعین، اربعین دلم تنگ است
آه پای رسیدنم لنگ است
همه تن حسرت است آن چشمی
که ندیدهاست کربلایت را
آسمان هم پیاده راهی اوست
مرز مهران، کجاست خانۀ دوست؟
تا که یک گوشه بر زمین بنهم
بارِ این بغض بینهایت را
#فائزه_زرافشان
امسال باز قسمت من آه و حسرت است
جاماندهام میان عدمهای بیشمار
#اربعین
#محسن_علیخانی