من‌ودخترم‌باهم‌بودیم.محمدداشت‌با دخترم‌صحبت‌مـےکردومن‌همزمان‌صحبت هایشان‌راگوش‌مـےکردم‌کـھ‌بہ‌دخترم‌گفت: بـھ‌مامان‌بگوبرام‌زن‌بگیره😅 کـھ‌من‌وسـط‌حــرفھایش‌آمدم‌وگفتم‌: توهنوزبچـھ‌ای!