☫ ﷽ ☫ بِــــــــســـــــم رَبـ الشُهـ🌺ــدا محرمعلی گردون پناه دو فرشته بنام رجبعلی و محترمه خانم در مورخ هشتم فروردین ماه ۱۳۴۲ در روستای ارقین شهرستان خدابنده صاحب فرزندی آسمانی بنام محرمعلی شدند. سرانجام در لباس مقدس خاکی همیشه قهرمان در به ندای هل من ناصر ولی زمان و یکم بهمن ماه ۱۳۶۶ از صالح آباد مهران به مقصد بهشت پر کشید و پیکر پاکش در گلزار شهدای زادگاهش آرام گرفت. خاطره : وقتی به می رفت به من گفت: جان اگر من بشوم ناراحت می شوی؟ راستی اگر من شهید بشوم گریه میکنی؟به او گفتم پسرم ساکت را آماده کرده ام سعی می کردم حرفش را قطع کنم تا این واژه ها را استفاده نکند ولی از اول دوباره شروع به گفتن می کرد. او را بدرقه کردیم، هنوز چند قدمی دور نشده بود که برگشت و گفت: جان نگران من نباش، من شانس ندارم به راه افتاد و رفت. دلم را پر از آشوب کرده بود. رفت و بعد از چند روز در خواب دیدم که پیکرش را بر دوش گرفته اند. راوی: محترمه شهیدی ارقینی ( ) ✨ڪـوݼـــــــــہ‌هـاے‌آشنــــــــــا 💫 ─────────┅╮ https://eitaa.com/koochehhayehashena ╰┅─────