🔹
يک لباس هم از ما دزدیده🔹
✍
حجتالاسلام مسیح مهاجری
در دوران استبداد رضاخانی، عالم مجاهدی در تبريز زعامت دينی و مديريت حوزه علميه آن شهر را برعهده داشت به نام آيتالله شهيدی. ايشان به دليل مخالفت با رضاشاه مورد غضب دربار بود و رضاشاه درصدد بود در فرصتی مناسب ضربهای به اين عالم مجاهد وارد کند و او را از اعتبار ساقط نمايد. رضاشاه يک روز مطلع می شود در تبريز يک فرد ملبس به لباس روحانيت به اتهام دزدی دستگير شده است. به رئيس شهربانی تبريز دستور می دهد دزد را با همان لباس روحانيت به مسجدی که آيتالله شهيدی در آن نماز جماعت می خواند ببرد و بين دو نماز در کنار محراب و جلوی چشمان مردم، خطاب به آيتالله شهيدی بگويد اين فرد دزدی کرده ولی چون هم لباس شماست ما او را به شما تحويل می دهيم تا هر طور که صلاح می دانيد با او رفتار کنيد. آيتالله شهيدی که متوجه دسيسه خطرناک حکومت شده بود، از محراب بيرون آمد، لباس روحانيت را از تن فرد متهم به دزدی درآورد و به رئيس شهربانی گفت: «اين شخص از ما هم اين لباس را دزديده بود که ما آن را از او پس گرفتيم، حالا او مثل شما شده، هر طور که لازم است خودتان او را مجازات کنيد». رئيس شهربانی دست از پا درازتر از مسجد خارج می شود و با گزارشی که از ماجرا به رضاشاه می دهد، او را هم دچار شگفتی و ناکامی می کند.
📚 روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۴۰۰/۸/۸
#مسیح_مهاجری
#روحانیت
❇️
به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/koshechin