🔻سعودیها همزمان با سفر رئیس جمهور چین در حوزه تبلیغاتی و رسانهای هزینه هنگفتی کردند در حوزه تبلیغاتی و اقناع افکار عمومی در سطح جهان اینگونه وانمود کنند که چین در سفر به ریاض توانسته موازنه قدرت را تغییر داده و با امضای قراردادهای مختلف و همچنین دیدار با رهبران برخی از کشورهای عربی در این سفر عملاً به سلطه آمریکا در آسیای غربی پایان دهند. اگر نگاهی به گستره عجیب و غریب این نوشتهها در طول چند روز گذشته داشته باشید متوجه غیر عادی بودن این میزان تحلیل، یادداشت و گزارش و ... خواهید شد که برای کسی که در حوزه رسانهای کار میکند و در این زمینه تخصص دارد غیرقابل قبول است.
🔻در واقع سفر رئیسجمهور چین به ریاض همانگونه که در بالا گفته شد هرچند سفری مهم بود اما آن دستاورد لازم و ویژه را نداشت و این را خود سعودیها هم بهتر از همه میدانند. طرف چینی هم که رئیسجمهورش وقت خود را در ریاض تلف کرده بود سعی کرد با همراه شدن با این تبلیغات رسانهای عملاً در بازی طراحی شده توسط محمد بن سلمان قرار بگیرد تا حداقل در بخش رسانهای دستاوردی داشته باشد. مسئله مهم و اساسی این بود که طرف آمریکایی به عنوان ناظر اصلی در عربستان بهتر از همه میدانستند که توافقات به عمل آمده با چین نمیتواند خطری برای واشنگتن داشته باشد، بنابراین سکوت معناداری کردند.
🔻پیش از سفر آقای شی به ریاض بن سلمان در چند دیدار کاری که برای تدارک مقدمات این سفر برگزار شده بود به چینیها قول داد اگر نتواند ۵۰ درصد از پول نفت فروخته شده به چین را به یوان دریافت کند دستکم بین ۲۰ تا ۳۰ درصد از این مبلغ را حتماً دریافت میکند و به این ترتیب به قدرتمندتر شدن پول ملی چین کمک خواهد کرد. این مهمترین و اصلیترین هدف سفر رئیس جمهور چین به عربستان و حضور سه روزهاش در ریاض بود که عملاً با هشدار طرف آمریکایی به بن سلمان ناکام ماند.
🔻در دهه ۷۰ قرن گذشته عربستان با تعهد دریافت پول نفت با دلار آمریکا در کنار برخی کشورهای عضو اوپک به دلار در بازارهای جهانی کمک کرد و حالا رئیس جمهور چین امیدوار بود از همین مسیر بتواند وارد شده و یوآن را در حوزه اقتصاد جهانی تثبیت کند. این موضوع خط قرمز آمریکا به شمار رفته و بنسلمان جرأت نداشت برخلاف میل و خواسته آمریکا رفتار کند. در سایر حوزهها هر توافقی صورت میگرفت برای آمریکا به جز در حوزه دفاعی و نظامی مهم نبود و به همین دلیل شاهد آن بودیم که آمریکاییها واکنش آنچنانی به این سفر نشان ندادند. پرداخت نشدن پول نفت به یوان توسط عربستان تمام امید چینیها برای آینده روابط را عملاً بر باد داد چرا که امروز چین ۵۰ درصد از نفت صادراتی سعودی را به تنهایی خریداری می کند.
🔻اما یک موضوع که باز هم در حوزه رسانهای کسی با اشاره نکرد درخواست طرف چینی برای سرمایه گذاری مشترک در حوزه نفت و صنایع پایین دستی بود. شرکت دولتی نفت چین تقاضا داشت با همکاری آرامکو سرمایه گذاری چند ده میلیاردی مشترک در این زمینه داشته باشد. آنها پیشنهاد داشتند جایی در سواحل شمالی دریای سرخ یا ساحل خلیج فارس سرمایه گذاری مشترک صورت بگیرد اما در این مورد هم سعودیها دست آنها را در پوست گردو گذاشتند و با پیشنهاد دادن استان اشغالی جیزان که یک منطقه جنگی به شمار میرود و زیر برد توپخانه، پهپاد و موشکهای ارتش یمن قرار دارد عملاً این موضوع را هم مالیدند و رفتند.
🔻موضوع سرمایهگذاری مشترک در حوزه نفت و پتروشیمی برای چینیها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بود، آنها میخواستند با استفاده از نفت فراوان سعودیها فرآوردههای مورد نیاز در ورای مرزها را تامین کنند. این فرآوردهها قرار نبود به چین ارسال شود بلکه باید در کشورهای آسیای غربی و آفریقا که چینیها در حال سرمایهگذاری گسترده در آن هستند ارسال میشد و بخشی از انرژی مورد نیاز یک کمربند یک راه را تامین میکرد. به نظر میرسد این پیشنهاد با توجه به سرمایه گذاری کامل خود سعودیها در حوزه نفت و صنایع پتروشیمی چندان مورد رضایت آنها نبوده است.
🔻در حوزه خرید تجهیزات و تسلیحات نظامی هم با توجه به خرید هنگفت نفت از عربستان چینیها دنبال آن بودند که بخشی از این پرداخت را به صورت تجهیزات نظامی راهی عربستان کنند و از بازار بزرگ خرید سلاح توسط سعودیها چیزی عایدشان شود. هدف گذاری اولیه ۱۰ میلیارد دلاری برای فروش تجهیزات راداری، پدافندی، توپخانهای و پهپادی و... بخشی از این انتظار بود که طرف چینی روی آن حساب ویژهای باز کرده بود اما سعودیها در این زمینه هم صرفاً به خرید چند سامانه پدافندی، سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری در حوزه ساخت موشکهای دوربرد و در نهایت خرید و پشتیبانی از پهپادهای چینی موجود اکتفا کردند.
🔴 گروه
#از_اینور_اونور_چه_خبر
https://eitaa.com/joinchat/316997833C7a5ca