🌺شرح
#غزلیات_حافظ
🌺
#غزل123
🔺ماه رمضانی همراه باسرمستی وحضور در میخانه حقیقت
🔮استاد اصغر طاهرزاده
✅بسم الله الرحمن الرحیم
🌸به آب روشن میّ، عارفی طهارت کرد
🌸علی الصباح که میخانه را زیارت کرد
🌸همین که ساغر زرینِ خور، نهان گردید
🌸هلال عید به دور قدح اشارت کرد
🌸خوشا نماز و نیازکسی که از سر درد
🌸به آب دیده و خون جگر طهارت کرد
🌸دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
🌸چه سود دید، ندانم که این تجارت کرد
🌸امام خواجه که بودش سرِ نماز دراز
🌸به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد
🌸امام شهر که سجاده میکشید بر دوش
🌸به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد
🌸اگر امام جماعت طلب کند امروز
🌸خبر دهید که حافظ به میّ طهارت کرد
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
🌸به آب روشن میّ، عارفی طهارت کرد
🌸علی الصباح که میخانه را زیارت کرد
🔺عارفی که در نسبت به حضرت حق با آب میِّ حضور و شیدایی وضو گرفت و خود را از وسوسهها و تخیلات پاک کرد، در همان صبحگاهان، میخانه را که مقام سرمستی نسبت به حقایق است، زیارت نمود و سراسر عالم را محل تجلیات الهی یافت، تجلیاتی که به سوی او روان هستند و مییابد که آنچنان هستی او را فرا گرفتهاند که جز گرمیِ حضور در آغوش خداوند چیز دیگری در خود احساس نمیکند، گرمی حضور، ذیل اراده الهی که راه عبور از ظلمات زمانه را مقابل انسان میگشاید تا با تمام وجود ناکامی و پوچی دشمنان انسانیت را که با مقابله با تاریخ انقلاب اسلامی پیش آمده است، درک کند. این است زیارت میخانهای که در این تاریخ مقابل ما گشوده شده، وقتی در زندگی دینی و در قامت حضرت روح الله«رضواناللهتعالیعلیه» در این زمانه حاضر شویم.
🌸همین که ساغر زرینِ خور، نهان گردید
🌸هلال عید به دور قدح اشارت کرد
🔺هان! ای کسانی که در این روزگار به دنبال شراب نابِ شور بندگی و عشق معنوی هستید و در انتظار تحقق عید الله ِاولیای الهی یعنی ماه مبارک رمضان در خود میباشید تا آن عید در جانتان طلوع کند! بنگرید که چگونه همینکه پرتو زرین خورشید آخرین روز از ماه مبارک شعبان در سالی که در آن هستید پنهان شد، چگونه در افق جان شما هلال ماه رمضان اشاره به شور معنوی خاصی دارد که تا حال تجربه نکردهاید، ماه رمضانی که از روزگار دیگری حکایت میکند که تازه شروع شد، آغازی زندهتر برای زیارت میخانه سرمستیِ معنوی در مقابل سرمستی ظلمانی آخرالزمانی که در سالی که گذشت چهره اصلی خود را نمایان کرد، حضور در ماه رمضان امسال تا هرچه بیشتر شایسته حضوری شوید که زندگی دینی، آن حضور را مقابل جانتان بگشاید و افقی را به ظهور آورد که برای استقرار در آن، اشکها به کمکتان میآیند. به همان معنایی که در ادامه میفرماید:
🌸خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد
🌸به آب دیده و خون جگر طهارت کرد
🔺راهی که شهدا مقابل ما گشودند، همان راهی است که منجر به اشکهایی میشود که قصه ملاقات ما با میخانه انس با حضرت محبوب است. اگر آن افق گشوده نمیشد، آن اشکها به ظهور نمیآمد، اشکهایی است که از یک طرف حکایت ملاقات «حقیقت» است که پیش آمده و از طرف دیگر، حکایت ادامه راهی است که تازه گشوده شده، و اگر آن احوالاتِ دیروزین رفت، به همان دلیلی که «بود» ولی «رفت»؛ باید در میدان بود تا باز در قامتی دیگر بیاید، تا باز در طلب انس با حقیقتِ دوران، ما اشک را همراه با خون جگری دیگر تجربه کنیم، اشکهایی که راهی خواهند بود به سوی عرش.
🌸دلم ز حلقه زلفش به جان خرید آشوب
🌸چه سود دید، ندانم که این تجارت کرد
🔺کار عجیبی است که انسان در امور معنوی و در رجوع به حقیقت، به امری دل میسپارد که به یک معنا او را گرفتار آشوب و سرگردانی میکند و به ظاهر از زندگی آرامِ اهل دنیا فاصله میگیرد و با شور مستانه خود انواع درد سرها را به جان میخرد. راستی را! این دل از چه سودی برخوردار میشود که این نوع آشوبها و سرگردانیها را در این تاریخ به جان میخرد؟ چه کسی از راز این سوز دلها آگاه است؟ چگونه فرزندان حزب الله متوجه میشوند حاصل این سوز دلها و این غمهای مقدس که دل به آن میسپارند، نوعی مستی معنوی است که آنان را در مقابل سرمستی ظلمانیِ آخرالزمانی قرار میدهد؟[1] چرا اینان متوجه شدهاند آن نوع عبادات دیروزین که در عین طولانیبودن - چون کارشان را به میخانه نمیکشاند- برای امروز کافی نیست؟ و به گفته جناب حافظ:
🌸امام خواجه که بودش سرِ نماز دراز
🌸 به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد
🔺مگر چه روزگاری در پیش است که حتی امام خواجه، یعنی فردی که به عبادات طولانی مشغول بود، کارش به جایی میرسد که «به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد» به آن معنا که در مستی خود و با حضور در شیدایی معنوی و زیارتِ میخانه انس با خدا، خرقه خود را کوتاه کرد و از ادعاهای دیروزین دست برداشت. و در همین فضا: