🌗 روایتی کامل‌تر از شعر اربعینِ سایه ✍️ دکتر میلاد عظیمی این روزها انبوهی پیغام به شکل‌های گوناگون به دستم می‌رسد که نشان می‌دهد دوستانِ سالار شهیدان و دوستدارانِ رادمردی و آزادگی، شعر اربعین سایه[امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به ه‍. ا. سایه، شاعر (۱۳۰۶ _۱۴۰۱ ش)] را - که در کتاب "پیر پرنیان‌اندیش"[ نوشته میلاد عظیمی] منتشر شده بود- مثل کاغذ زر دست‌به‌دست می‌برند. این یعنی این شعر کوتاه و ناتمام مثل خیلی دیگر از شعرهای سایه به دل مردم نشسته است و زمزمۀ لحظاتی از زندگی شان شده است. یک روز سایه به من گفت بندی دیگر بر این شعر افزوده و برایم خواندش. به دلم نشست. به جانم نشست. با یک‌بار شنیدن به خاطر سپردمش و در لحظه‌هایی برای خودم زمزمه می‌کنمش. ولی چرا تنهاخوری کنم و فقط خودم از آن لذت ببرم؟ پس آن را تقسیم می‌کنم با همۀ آنهایی که شعر اربعین سایه لحظاتی از زندگی‌شان را «ساخته» و رنگین کرده است و... به احترام شاعری که برای لحظه‌های رنگارنگ زندگی ملت ایران اینهمه زمزمه‌های فاخر و ماندنی خلق کرده تمام‌قد می‌ایستم. یا حسین بن علی! خون گرمِ تو هنوز از زمین می‌جوشد هر کجا باغ گل سرخی هست آب از این چشمۀ خون می‌نوشد کربلایی‌ست دلم! * سرِ حق بر نیزه‌ست خیل آزادگی آوارۀ صحرای ستم از سیه‌کاری شمران و یزیدان فریاد یا حسین بن علی! همتت همره حقجویان باد! 🌐 کانال نشریه معارف🔻 https://eitaa.com/maarefmags_ir