💖 پنجمین روز شهادت پدرم یڪی اومد در خونہ . یڪ آقای روشن دلی بود . گفتیم : «بفرمایید» مرد نابینا گفت : «عباس شهید شده؟» گفتیم : «بله» گفت : «من ڪسی را ندارم . من یڪ هفته‌ای هست ڪه حمام نرفتم ؛ این شهید من را هر هفتہ روز‌های جمعه ڪول می‌ڪرد و بہ حمام می‌برد و لباس‌هام را می‌شست و بدون چشم داشت می‌رفت .» 🔷🔸ڪانال مَعبَر شُـــــهَــــدا 🔷🔸 ✅ڪانال برتر⏬ 🍃🌺 @mabareshohada 🌺🍃