🌷 ؛ ! 🕊 🌷دانشجو بود و جوان، آمده بود خط، داشتم موقعیت منطقه را برایش می گفتم که برگشت و گفت: ببخشید، حمام کجاست؟ گفتم: حمام را می خواهی چکار؟ گفت: می خواهم غسل شهادت کنم. 🌷با لبخند گفتم: دیر اومدی زود هم می خوای بری. باشه! آن گوشه را می بینی آنجا حمام صحرایی است. بعدش دوباره بیا اینجا. 🌷....دقایقی بعد آمد. لباس تمیز بسیجی به تن داشت و یک چفیه خوشگل به گردن. چند قدم مانده بود که به من برسد یک گلوله توپ زیر پایش فرود آمد.... : حاج حسین یکتا 💚 اللهم عجل لولیک الفرج 💚 @mabareshohada