. باز هم توبه کنان پشت درت آمده ام شب به امید عطای سحرت آمده ام نظری کن که پی یک نظرت آمده ام نفس آلوده به سوی گذرت آمده ام یاد دادی که اگر عاصی و سرگردانم زشت این است رخ از روی تو برگردانم """مست بود، دید امام صادق علیه السلام در گذر دارن تشریف میارن، حالا چه کنم با این بوی دهانم، روش برگردون طرف دیوار، مست بود ولی حیا کرد، همین که امام صادق داشت رد می شد فرمود: تو هر حالی هستید از ما رو برنگردونید. یعنی رو برگردوندن از خدا بدتر از مستی....""" نعمتم دادی و با نعمت تو بد کردم مهلتم دادی و تقصیر مجدد کردم لطف کردی عوضش غفلت بی حد کردم بار ها آنچه ز من بر نمی آمد کردم چه کنم عذر مرا گر نپذیری امشب کاش از این بی سرو پا دست بگیری امشب چشم من خشک شده حال بکا نیست که نیست جرات معصیتم هست حیا نیست که نیست دست بی خیر مرا اذن دعا نیست که نیست خبری در دلم از نور خدا نیست که نیست تا بخواهی تو در این قلب هوس هست که هست حس وابستگی ام بر همه کس هست که هست بار عام از تو رسیدست که دعوت شده ام یکی از سفره نشینان ضیافت شده ام خوب شرمنده این رسم رفاقت شده ام باز بد جور هوایی زیارت شده ام کربلا قبله ی دل هاست دلم تنگ شده شاهد حال من آقاست دلم تنگ شده پدری آمده آرام کند دختر را زینب اینجاست که بوسه بزند حنجر را آمده زنده کند خاطره مادر را دم رفتن زده محکم گره معجر را چقدر خواسته با گریه از او تا نرود میدود پشت سر شاه که تنها نرود """کاش کور میشدم نمیدیدم کسی رو سینه ات نشسته، با لگد بدنت زیر رو کرد آی بابا... از اینجا به بعد من از حال رفتم دنیا سیاه شد، حالا فهمیدم؛ من الذی قطع وریدک رگ های گردنت کی بریده. ای حسین....."""" .