تقدیم به محضر حضرت رقیه سلام الله علیها سپهر آرزوهایم ز وصلت پر قمر گردد شب اندوه دل با دیدن رویت سحر گردد ببین از جور گلچینان ظالم بر گلستانت گل آلاله ات پرپر ز طوفان شرر گردد چو اسرافیل گونه دم زنم،از ماتم بابا فلک از نغمه صور غمم زیر و زبر گردد به قصد دیدن دختر اگر آیی ز طشت زر ببین حال پریشانم ز اِکسیرِ تو زر گردد به ویرانه غریبانه ؛ به رسم عشقِ پروانه ز سوز نازت ای گل خرمن جان شعله ور گردد تو را از دردهای جسم خود آگه نخواهم کرد از آن ترسم اگر گویم دلت آزرده تر گردد بیا با ذالفقارِ غیرت از عُدوان بیافکن دست مشو راضی که عمه دستِ عدوان را سپر گردد 🔴 این شعر در سال ۸۳ سروده شده