🔰قسمت دوم: کیفیت پیدایش اخلاق 👌اخلاق عموماً در میان علم و عمل واقع می‌باشد و به عبارت دیگر: 🔸از یک طرف با اعتقاد هم مرز 🔸و از طرف دیگر با عمل و فعل هم مرز است... توضیح آنکه: در مورد هر عملی، در حقیقت مقصد کار به واسطه عواطف آمیخته با شعور انسانی، به انسان جلوه می کند و انسان ✅ابتدا به مطالعه در مورد به دست آوردن مقصد، از جهت موجبات و موانع داخلی و خارجی پرداخته ✅و پس از گذرانیدن این مرحله، نظر به ماهیت این مقصد افکنده و وحدت او را در نظر گرفته، یک سلسله حرکات و سکنات مناسب وی را که از هر عضوی از اعضا برآورده خواهد شد تشخیص داده و احصاء نموده و هر کدام را در جای لازم خود فرض کرده( مثلا دست پیش از دهان و دهان پیش از حلق باید کار کند) ✅و بالاخره انتظامات لازم را در میان آنها برقرار ساخته ✅ و سپس به وسیله اراده، دست به کار عمل می‌شود. 👌چنانکه می‌بینید کار درونی بسی بیشتر از کار بیرونی اجزا و فعالیت لازم؛ دارد اگرچه همین کار درونی هم مانند کار بیرونی در شعاع وحدت مقصد لباس وحدت پوشیده و نام عمل واحد "تروی" "اتخاذ تصمیم" و "مهیایی برای کار" رویش می گذاریم. 👌شگفت آور تر اینکه در هر عمل کوچک و بزرگ که شاید روزی هزارها به جا بیاوریم، این فعالیت درونی را مکرر می کنیم. تفاوتی که در میان کارها از جهت فعالیت قبلی درونی پیدا می‌شود این است که کار بیرونی هرچه بیشتر مکرر شود، کاری درونی آسان تر شده و از دشواری عمل می کاهد و بالعکس، زیرا در صورت تکرر، زمینه‌ فعالیت درونی در مرتبه اولی فراهم شده و به حساب به کلی از دست نرفته است. 👌و البته بسیار روشن است که تکرار عمل، بالاخره به جایی خواهد رسید که صورت عمل درونی همیشه در اداراک و شعور انسانی حاضر بوده و با کمترین توجهی خودنمایی کرده و اثر خود را خواهد بخشید؛ مانند کشیدن نفس و نگاه کردن با چشم و سخن گفتن برای فهمانیدن مقاصد. 👌گاهی شدت ایمان به یک مطلبی عیناً کار تکرار عمل را انجام می‌دهد. 👌 به هر حال همین هنگام است که این گونه تصدیقات ذهنی بستگی به عواطف را به نام خلق می نامیم 👌 و هم از این روست که گفته‌اند که اخلاق، ملکه ها و صورت‌های ثابته نفسانی است که بر اثر آن ها عمل مربوط به آسانی از انسان سر می زند. 👌و از همین جاست که اخلاق را گروهی از راه تکرار عمل و گاهی از راه تلقین حسن عمل و گاهی از راه هر دو به دست می‌آورند. 👌و به حسب حقیقت، تاثیر تکرار عمل در پیدایش اخلاق به تاثیر اعتقاد (صورت علمی) برمی‌گردد، زیرا کاری که تکرار عمل در درون انسان انجام می دهد این است که امکان و بی مانع و مقتضی دار بودن عمل را به ذهن تلقین می‌کند، تا کار به جایی می‌رسد که پیوسته امکان عمل و زیبایی وی در نظر انسان مجسم شده و مجال تصور مخالف نمی‌دهد. https://eitaa.com/madresehbagherain