📚خاطرات خدا
📗این قسمت: زهرا، خوش آمدی
دختر عموی زینب امروز به دیدن او رفت. زینب خیلی گرم و صمیمی از دختر عمویش استقبال کرد.
او مهمانش را مهربانانه بغل گرفت و بوسید و گفت: «خوش آمدی زهرا جان، خوش آمدی!»
زهرا از خوشامدگویی محترمانهی زینب حسابی خوشحال شد.
من هم از آن خوشامدگویی زینب خوشم آمد و ثواب زیادی به او دادم.
وقتی کسی به یک مسلمان خوشامد میگوید، من در نامهی عملش مینویسم: یک خوشامدگویی تا روز قیامت، یعنی انگار که او تا روز قیامت به دوستش خوشامد میگوید و من هم باید تندتند به او ثواب بدهم.
معرفی کتاب
خاطرات خدا اینجاست👇
https://eitaa.com/mahdeqoranii/38244
#خاطرات_خدا #خداشناسی_کودکانه
🌼🍃کانال مهد قرآن خانم نوری
https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763