۲۳۰ شهر کوفه به خدا دلخونم آخر از تیغ جفا ممنونم من نبینم بخدا قاتل فاطمه را **** غربتم‌را همه مردم‌دیدند با لگد لاله‌ی من را چیدند دست من را بستند دست او بشکستند **** شهر کوفه بنگر چشم ترم نزنی سنگ به راس پسرم ترسم از نیزه‌ی کین سر بیفتد به زمین **** گل کف خارو خسی می‌افتد سر او دست کسی می‌افتد دل من می‌ترسد خولی از راه رسد **** @mahmud_asadi_shaegh135