eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
422 دنبال‌کننده
3 عکس
27 ویدیو
3 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱۹۸ ندارم تاب ز هجر روی تو من ندارم خواب دو دیده از دوریت بود پر آب ندارم تاب امشب شب جمعه دانم کربلایی هم گوشه گودال هم پایین پایی می‌خونی السلام علی الشیب الخضیب السلام علی الخد التریب چه خاکی بریزم به سر از واژه‌ی علی البدن السلیب می‌خونی از حسین و جای پای شمر خونی شده چکمه‌های شمر بگو از محاسنی که بود توی مشت و پنجه‌های شمر **** خرابم من چو گیسوی تو به پیچ وتابم من شبیه تو بین آفِتابم من کبابم من هم تنگی گودال مونده یادِ زینب هم پیکر پامال مونده یادِ زینب از یادم نمیره تورو چه بد زدن نامردا تورو بی حد زدن مثل مادرِ در پشتِ در به تن تو با لگد زدن می‌بینی روی سینمه پیراهنت خونیه لباس بدنت از پیراهنت معلومه که چی اومده به روز تنت **** کجا هستی گمونم که زیر دست و پا هستی هنوز شاید زیر مرکبا هستی کجا هستی پا کشیدی رو خاک کُشتی خواهرت رو مُردم تا که دیدم زیر حنجرت رو می‌لرزید روی تل، تموم پیکرم دستمو گذاشتم رو سرم با خنده دیدم جدا می‌کرد سرتو رو پای مادرم دیدی که من عقب عقب رفتم حرم هنوزم نمیشه باورم من به تو نکرده پشت ولی پشت و رو شدی برابرم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۹۹ یابن‌الحسن بیا که روز شیعه شد شب جان محبان از فراقت گشته بر لب آقا بیا قسم به حقّ عمه زینب تا تو نیای دل غرقِ در تبه جسم حسین به زیر مرکبه ردّ طناب رو دست زینبه آه با زینب، یا صاحب الزّمانم عجّل لِولیکَ می‌خوانم (آقا جان بیا بیا آقا جان) **** ای قبله‌ام‌ ببین که رو به قبله هستم پیراهن کهنه‌ی تو باشد به دستم بعدِ تو زخم رو پیشونیمو نبستم من خواهر نیلی عذارتم یکسال و نیمه بی قرارتم امشب دیگه چشم انتظارتم آه از دوریت چشای من ترگشته بیا تو ای یاور برگشته (حسین جان ای بی کفن، حیرانم) **** یادت میاد؟ که بین قتلگاه خمیدم یادت میاد که رگ حنجرت رو دیدم دستم برید تا نیزه از پهلوت کشیدم یادم میاد شد آسمون کبود داغ تو صبر از دل من ربود موی تو رو یکی گرفته بود آه سعی کردم ولی نشد ای یارم سرت رو از زیر پا بردارم (حسین جان ای کشته‌ی عریانم) **** ای سر بریده بعد تو من هم بریدم خبر داری تو شام و کوفه چی کشیدم زنای رقاصه رو پای نیزه دیدم نیزه‌هارو دیدم تکون دادن به دخترات مگه امون دادن با دستاشون مارو نشون دادن آه مست بودن دور ما تاب می‌خوردن پیش چشم ما شراب می‌خوردن (حسین جان، برادرِ عطشانم ) **** @mahmud_asadi_shaegh135
غزل ۱۲۰۰ بی تو رسیده است به لب جان بیا بیا مُردیم ما ز دوری و هجران بیا بیا حتی بهار بی‌تو، شبیه خزان بُوَد عالَم به یمن توست گلستان بیا بیا دین شد غریب، العجل آقای منتقم اسلام گشته بی تو پریشان بیا بیا تا کی به روی خاک، بدنهای چاک چاک تا چند جسم جد تو عریان بیا بیا تا چند پا برهنه عزیزان مصطفی باشند روی خار مغیلان بیا بیا تا کی سر حسین بوَد روی دست شمر جاری ست خون از آن لب عطشان بیا بیا ای باطن حقیقی قرآن و دین بگو تا کی به نیزه قاری قرآن بیا بیا تا کی به دست ابن زیاد است چوب کین تا کی زند بر آن لب و دندان بیا بیا @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۱ حسرت به دل شدم ز تو دورم بیا بیا تنها تو را صدا زدم ای دلربا بیا حسرت به دل شدم ز جداییِ روی تو تا کی دویدن و نرسیدن به کوی تو حسرت به دل شدم ز فراغت عزیزِ دل خسته ولی ز دستِ خودم، از توام خجل حسرت به دل شدم که ندیدم رخ تو را افسوس؛ دور مانده‌ام از خیمه‌ی شما حسرت به دل شدم که گدای توام ولی روی تو را ندیده‌ام، ای وارث علی حسرت به دل شدم، به دلم آهِ حسرت است مهدی عزیز فاطمه در اوج غربت است ای طلعت الرشیده‌ی من، ماه آسمان ای قرة الحمیده بیا صاحب الزمان شائق تمام عمر تو را می‌زند صدا الغوث یابن فاطمه، یابن الحسن بیا حسرت به دل، ولی نه شبیهِ دل رباب (بعد از حسین خانه‌ی شادی شده خراب)* حسرت به دل شدم ز غم عمه زینبت می‌گفت با حسین چه خاکی شده لبت گفت ای حسین تاج سر و نور دیده‌ام داری خبر که بی تو چه رنجی کشیده‌ام حسرت به دل شدم که یکی بر تنت نشست با چکمه‌اش زد و قفس سینه‌ات شکست حسرت به دل شدم، به سنان رو زدم حسین در بین قتلگاهِ تو زانو زدم حسین دیدم که اسب، پیکر تو هر طرف کشاند نه پیرُهن که از تو دگر، سینه‌ای نماند *این مصرع از مرحوم حسان می‌باشد @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۲ عزیز جان پیمبر به یاد ما هم باش کنار تربت حیدر به یاد ما هم باش قبول،اینکه بدیم و گناهکار اما تویی که از همه‌ای سر،به یاد ما هم باش پناهگاه نداریم جز سر کویت امید اول و آخر به یاد ما هم باش قسم به صورت نیلی به ما نگاهی کن قسم به حضرت مادر به یاد ما هم باش دمی که گریه کنی بین قتلگاهِ حسین کنار آن تن بی سر به یاد ما هم باش تو را به تشنگیِ نازدانه‌های حسین به خشکی لب اصغر به یاد ما هم باش به آن تنی که روی خاک ارباً اربا شد قسم به پیکر اکبر به یاد ما هم باش @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۳ ای بهشت عاشقان! آقا کجا دورت بگردم یابن زهرا! طی شد عمر ما، بیا دورت بگردم عهد می‌بندم اگر ماه دل آرایت ببینم از همان اول عزیزم،بی صدا دورت بگردم یوسف مصر ولا! دارم تمنا از وجودت یا ببینم روی زیبای تو، یا دورت بگردم لطف کن یک‌نیمه‌شب صحن نجف،با اشک چشمم در کنار قبر پاک مرتضی دورت بگردم آرزوی فاطمه، این آرزویم هست یک‌روز تا که در ششگوشه، در کرب و بلا دورت بگردم در مدینه سوریه کرب و بلا و قم نشد؛ کاش در کنار مضجع پاک رضا دورت بگردم به سه ساله دختری که گفت در کنج خرابه ای پدر تا که نفس دارم بیا دورت بگردم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۴ دل شاهد است جز تو نداریم دلبری بر دین قسم که پیکر دین را شما سری تو کعبه‌ای و زمزمی و مروه و صفا تو مستجاری و عرفاتی و مشعری هم جبرئیل چشم به پایت نهاده است هم از خلیل و عیسی و موسی تو برتری قربان یک نگاه تو، ما را نگاه کن ای آنکه هست کار شما ذره پروری از غیبت تو خون به دل دوستان بُوَد غیر از تو شیعه را به خدا نیست سروری مولا بیا که خیبریان آمدند باز در دست‌های توست فقط تیغ حیدری ای آرزوی فاطمه، ای ماه فاطمی دانم به یاد پهلوی مجروح مادری یابن الحسن، من از همه بی آبروترم امّا تو هیچ وقت، به رویم نیاوری @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۵ قدت خمید عروس ابوتراب رباب شبیه زلف حسینی به پیچ و تاب، رباب لب حسین از آن‌ لحظه‌ای که خورد تَرَک بدون گریه و زاری نخوردی آب، رباب از آن زمان که حسینت میان گرما سوخت عوض شده رخ تو زیر آفتاب، رباب دو دست خویش تکان دادی و همه دیدند به یاد حال تو قلبم شده کباب، رباب تمام مردم کوفه، تمام مردم شام به لای لای تو خندیده بی‌حساب، رباب به نیزه کودک خود را صدا زدی اما به راه حرمله داده به تو جواب، رباب جواب حرمله این بود که رباب گریه مکن بس است گریه و زاری دگر بخواب، رباب بس است گریه مکن که سرم به درد آمد تو گریه کردی و می‌زد تو را، رباب رباب میان مجلس ابن زیاد می‌دیدی مقابل تو سری شد به خون خضاب، رباب همین که راس حسینت بغل گرفتی، باز تو را زدند در آن مجلس شراب، رباب گهی به کعب نی و تازیانه می‌زدنت گهی زدند به جسم تو با طناب، رباب تمام نورِ حسینی حجابِ روی تو بود اگر نداشتی آنجا به رخ نقاب، رباب @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۶ گل مایی کجایی ای که اسیر غم‌هایی می‌دونم آقا که خیلی تنهایی گل مایی ای گمشده‌ی ما آقا به کجایی در مدینه ای یا در کرب و بلایی یا مهدی ای عزیز بوتراب بیا قلب شیعه شد کباب بیا دیگه بسه دوری از شما بحق بی‌بی رباب بیا یا مهدی تا تو نیای آواره‌ست رباب توو قافله بیچاره‌ست رباب با دست بسته می‌برنش پیِ سرِ شیرخواره‌ست رباب **** رباب افتاد غم کربلا نمیره هیچ از یاد خدا میدونه که چندباری جون داد رباب افتاد یک لحظه بیا از رو نیزه کنارم شیردارم عزیزم پس کو شیرخوارم لالایی یا که روی نیزه ها بخواب یا بیا در آغوش رباب تا بگیرمت در بغلم نبینی غم بزم شراب توی راه دیدم عمه دم گرفته بود دل منو غم گرفته بود جای گردنم چرا علی نیزه رو محکم گرفته بود **** سرش افتاد سر اصغر پیش مادرش افتاد دیدن‌که مادر با پسرش افتاد سرش افتاد با پا سرو برداشت یه مُلحد کافر بستن سر طفلو با معجر مادر می‌بینم ای کودک بی‌شیرم چرا؟ سرتو بالای نیزه‌ها یلی شدی واسه‌ی خودت هم قدِ عموت شدی حالا مادرت هر لحظه برات لالایی خوند قاتلت دل منو سوزوند یه یادگاری دارم ازت جای ناخنت رو سینه موند **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۷ بیا آقا همه عالم چشم به راه تو مولا بیا ای جانا تو رو جون زهرا بیا آقا از دوریِ رویت دانی چه کشیدم با دیده چه کارم که روتو ندیدم مولا جان چی میشه ببینمت یه بار به دلای ما تویی قرار یه خواهش ازت دارم آقا بیا پاتو رو چشام بزار مولا جان تو که درد مارو میدونی توو نگاه ماست پشیمونی به آقای کاظمین قسم روتو از ما برنگردونی .... دارم میرم منم که خسته از کندو زنجیرم من از دست سندی دیگه دلگیرم دارم میرم جای کبودی رو تا روی تنم دید زخمام گریه کردن اما اون می‌خندید با اینکه دیگه نموند هیچی از تنم مثه شمع شده آب بدنم جای شُکرش باقیه هنوز غارت نشده پیرهنم چی بگم که غم دلم بی عدده سندی تا تونست منو زده اما رو ضریح سینه‌ام با چکمه دیگه نیومده ..... قدم تا شد چشام سمت و سوی کربلا وا شد بازم گریون حسینِ زهرا شد قدم تا شد هر حلقه‌ی زنجیر بر حلقم نشسته راه نفسم رو بین سینه بسته یا جداه کل بدنم شده کبود از دست یه نامرد یهود توو تنگیِ زندان هرچی شد دیگه بدتر از گودال نبود یا جداه بعدِ اینکه سر بریدنت میگن رو خاکا کشیدنت میگن خواهرت تشخیص نداد زخمای هلالو رو تنت **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۸ دلدار من جز تو به کس دل نسِپارم شکر خدا که عشق تو به سینه دارم بی دیدن روی تو با دیده چه‌کارم دیدن تو آرزوی همه آقا بیا به جون فاطمه که قلب شیعه پُره ماتمه آه از دوریت به لب رسیده جانم عجّل لولیکَ می‌خوانم آقاجان بیا بیا آقا جان **** بیا رضا جان که به در مونده نگاهم چشم انتظارتم بیا ای قرص ماهم کنج سیه چال بلا شد قتلگاهم اینجا خبر از می و جام نبود چوبی دیگه روی لبام نبود ناموس من توو ازدحام نبود آه بی‌حدّ و حساب زدن زینب رو توو بزم شراب زدن زینب رو **** دلم به یاد دوری از تو بی‌قراره هرکی شنید از غربتم چشاش می‌باره مرغ شکسته پر دیگه زدن نداره از تازیانه های دشمنم هیچی نموند به غیر پیرهنم یاد حسین به سینه می‌زنم آه توو گودال جدّمو دَرهم کردن نیزه رو توی تنش، خم کردن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۲۰۹ الا ای آنکه باشد عالم بالا گدای تو بمیرم گوشه‌ی مطموره ها حالاست جای تو شبیه مادرت زهرا شدی نیلی و، مثل او دعای مرگ، آخر شد در این زندان دعای تو جدا کردند با زحمت، عبا را از روی زخمت گمانم از غل و زنجیر پاره شد عبای تو به استقبال پهلویت لگد پشت لگد آمد لگد خوردی و دیگر در نمی‌آید صدای تو لگد خوردی ولی آخر ضریح سینه سالم بود نکوبیده کسی با چکمه‌، روی دنده‌های تو خدارا شکر در زندان، نشد آقا تنت عریان نباشد دست این و آن عبای تو ردای تو اگر چه شد تنت از حلقه‌ی زنجیر کاهیده به زیر دست و پا امّا نمانده دست و پای تو کرم کردی شدم آواره‌ی کوی رضا جانت تمامِ هستی شائق، فدای تو فدای تو @mahmud_asadi_shaegh135