#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#حضرت_حسین_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#گودال
#مثنوی
۵۰۹
دیدم از روی تل که افتادی
پیش زینب غریب جان دادی
دور گودال آمدند حسین
سنگ زنها تو را زدند حسین
نیزه باران شدی برادر من
قطعه قطعه شدی برابر من
تیر باران شدی ز بس از دور
بدنت شد چو خانهی زنبور
تیرها روی پیکر تو نشست
چکمه ای راه بر گلوی تو بست
شاه لب تشنه گشت بی حال و
شمر آمد میان گودال و
میکشید از غلاف خنجر را
بی حیا میبرید حنجر را
بدنت جابجا شدو دیدم
سرت از تن جدا شدو دیدم
شمر از سینه ات بلند شده
سر تو روی نیزه بند شده
بدنت بی سر است در گودال
دست و پا می زنی زبانم لال
قبل ازاین کاش خواهرت میمرد
چقدر پیکرت تکان میخورد
ماه شیب الخضیب من دیدم
یار خدالتریب من دیدم
لشگری روبروی خواهر توست
رقص شادی به روی پیکر توست
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#حضرت_حسین_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مثنوی
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
۵۵۲
هرشب جمعه به صد افسوس وآه
فاطمه آید کنار قتلگاه
برحسینش ناله از دل میکند
شکوه ها از دست قاتل میکند
گوید ای جانم به قربان سرت
دست بر پهلو رسیده مادرت
کای حسین ای نورچشمان ترم
سوخت قلب من زآه دخترم
زینبم بالای تل ،من دربرت
پیش چشمم جابجا شد پیکرت
آسمان از دود آه من گرفت
کاکلت را پیش من دشمن گرفت
یکنفر جسم تو را در خون کشید
پیش چشمانم سرت را می برید
یکنفر با سنگ بر آیینه زد
دیگری با نیزه اش بر سینه زد
سینه ای که زخمی از سرنیزه هاست
زیر سُمّ اسب ماندن نارواست
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#بی_بی_شریفه_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مثنوی
۸۶۹
من شریفه یتیمهی حسنم
مثل بابای خود کریم منم
باب حاجاتِ عالمِین شدم
بین ره کشتهی حسین شدم
گر چه بستند کوفیان دستم
چون عمویم گره گشا هستم
کربلا را به چشم خود دیدم
غصه ها را به چشم خود دیدم
تشنگی برده بود هوشِ مرا
پاره کردند هر دو گوشِ مرا
چه بگویم چه صحنه ها دیدم
که به یک نصفِ روز پاشیدم
کوفیان ظلم بی عدد کردند
چادر عمّه را لگد کردند
همهی هست ما به نیزه زدند
سر ششماهه را به نیزه زدند
ناکسان خون به قلبها کردند
خنده بر اشک چشمِ ما کردند
تا عمو رفت من اسیر شدم
نرسیده به کوفه پیر شدم
بارها زیر دست و پا مُردم
چون رقیه منم کتک خوردم
تا که از روی ناقه افتادم
کسی آنجا نیامد امدادم
آسمان از غمم پر از مِه شد
زیر پای شتر تنم لِه شد
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مثنوی
#مجلس_یزید_لعنت_الله_علیه
۸۸۸
در مجلس یزید هیاهو به پا شده
زهرا خدا کند که نبیند چها شده
وضع سرت توان حرم را ربوده ست
خیلی یزید خون به دل ما نموده ست
می خورد آب و در بر طفلانت آب ریخت
ای خاک بر سرم به سر تو شراب ریخت
از شدت عطش لب تو چاک خورده است
با من بگو رخ تو کجا خاک خورده ست
برخواستم چو،چوب به لبهای تو نشست
دندان تو مقابل چشمان من شکست
وای از دل رباب به پا گشت هلهله
با نیش خند-آمده از راه حرمله
ناموس تو به حلقه ی نامحرمان حسین
شد آستین،حجاب رخ کودکان حسین
ای وای مطربان همه در مجلس آمدند
بر اشک غربتم همه ساز و دهل زدند
من آبله به پا و ستادم به پا حسین
اما حرامیان همه بنشسته یا حسین
در پرده جای داده عیال خودش،ولی
در بین ازدحام بوَد،دختر علی
سربسته گویمت وسط مجلس یهود
دور و برم حسین پر از چشم هیز بود
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#حضرت_رقیه_جان_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مثنوی
۸۹۳
ای اهل دنیا بدتر از من بی حیا نیست
بیچاره تر از من کسی در ماسوا نیست
ای خاک عالم بر سر من که کثیفم
من مایه ی ننگی به مانند سقیفم
از بس جنایت کرده ام بر آل طاها
باید بسوزانند منرا هر دو دنیا
سربسته میگویم که من هستم پشیمان
ای خاک بر فرقم، منم خار بیابان
بدتر زمسمارم من و بدتر ز دودم
آنم که در چشم علی یکعمر بودم
تنها نه در چشم علی رفتم نشستم
یکعمر قلب همسر او را شکستم
میگفت با من فاطمه با دیده ی تر
کای خار دوری کن تو از چشمان حیدر
از بعد حیدر مانده بودم من چسازم
دنبال یک فرصت که من از نو بسازم
تا اینکه دیدم کربلا وقت غروب است
گفتم که زهرا را کنم خوشحال خوب است
خود را رساندم بر لب گودال آقا
تا که شود مجروح پای شمر،اما
با چکمه آمد شمرو من از هم گسستم
ناچار یک ذره ته چکمه نشستم
در سینه ام جز آهم و دردم نمی شد
گفتم که از چکمه جدا گردم نمی شد
ای وای چکمه با تن شه روبرو شد
دیدن همه که خار در سینه فرو شد
خود را به سختی لحظه ای توبیخ کردم
من یاد زهرای جوان و میخ کردم
در گیرودار تیرها در اوج غربت
از سینه پایین آمدم با صد مصیبت
دیدم که من در ازدحام هرم دودم
ای کاش که در پای خولی رفته بودم
گفتم چسان جبران کنم که غرق دردم
یک دفعه در پای سه ساله گیر کردم
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ورود_به_مدینه
#مثنوی
۹۲۶
مادر رسیده ام ز سفر خسته و حزین
یک لحظه خیزو حال پریشان من ببین
مادر دلم ز غصه و غم بی شمار هست
هرآنچه گویمت یکی از صد هزار هست
بر من گمان نبود بیایم کنار تو
باور نداشتم که ببینم مزار تو
مادر خدا گواست که آمد چه بر سرم
با دیده ی کبود ببین دیده ی ترم
گیسو سپید آمده و قد خمیده ام
شرمنده ام بدون حسینت رسیده ام
گر یوسفت نیامده با من سوی وطن
آورده ام برایت از او کهنه پیرهن
مانده بخاطرم چه کشیدم در آن غروب
یادم نمی رود که چه دیدم در آن غروب
مادر به اشک دختر تو خنده کرده اند
خیلی به یاس پرپر تو خنده کرده اند
با کعب نیزه گشت سیه دوش کودکان
از بهر گوشوار،پاره شده گوش کودکان
یادم نمی رود که در آن اوج گیر و دار
دور و بر گل تو بسی بود نیزه دار
بس که رسیده بود بر او تیرها فرود
جسمش به مثل خانه ی زنبور گشته بود
سنگی رسید و بوسه ز روی گُلَش گرفت
برسینه اش نشست عدو،کاکلش گرفت
خنجر کشید بر گلویش تاکه آمدم
ای کاش بوسه بر گلوی او نمی زدم
مادر،سرش بریده نشد خاک برسرم
چرخاند پیکر پسرت را برابرم
مادر،گل توتشنه و با خنده چیده شد
دیگر نگویمت که چسان سر بریده شد
از آنهمه غمی که به قلب و دل من است
رگهای نامرتب او قاتل من است
دشمن رها نکرد پس از سر بریدنش
یادم نمی رود که به هر سو کشیدنش
در سینه ای که نیزه به سختی فرو شده
باچکمه های شمر لعین روبرو شده
تنها نه این که از لگد آئینه اش شکست
از سم اسبها قفس سینه اش شکست
در زیر اسب،نرم اگر پیکرش شده
جایی برای خواب علی اصغرش شده
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#امام_باقر_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مثنوی
۱۰۱۱
از همان کودکی ام غرق بلایا گشتم
وسط کوچه و بازار تماشا گشتم
باز هم هرچه به من شد بخدا دردم نیست
نظر تند به ناموس نمی دانم چیست
شامیان غربت اولاد علی را دیدند
روز ما شام شد از بس که به ما خندیدند
دست بسته زن اگر روی بگیرد سخت است
زیر پا دختر دردانه بمیرد سخت است
دختری زیر سم اسب لگد مال شدو
جمع می کرد تنش عمه و بی حال شدو
در همان کودکی ام غصه فراوان دیدم
دختران را همه بر ناقهی عریان دیدم
دستهارا همه آمادهی سیلی دیدم
تا که همبازی خود با رخ نیلی دیدم
چه بگویم که چها بر دل خونبار گذشت
دختر فاطمه از کوچه و بازار گذشت
دور ناموس خدا هلهله دیدم مُردم
خنده را تا به لب حرمله دیدم مُردم
مثل جدم حسنم غم ز پی غم دیدم
به روی مادر خود سیلی محکم دیدم
مانده بودم که در آن جمع پریشان چکنم
چارساله وسط برده فروشان چکنم
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#امام_باقر_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مثنوی
۱۰۱۶
از همان کودکی ام غرق بلایا گشتم
وسط کوچه و بازار تماشا گشتم
باز هم هرچه به من شد بخدا دردم نیست
نظر تند به ناموس نمی دانم چیست
شامیان غربت اولاد علی را دیدند
روز ما شام شد از بس که به ما خندیدند
دست بسته زن اگر روی بگیرد سخت است
زیر پا دختر دردانه بمیرد سخت است
دختری زیر سم اسب لگد مال شدو
جمع می کرد تنش عمه و بی حال شدو
در همان کودکی ام غصه فراوان دیدم
دختران را همه بر ناقهی عریان دیدم
دستهارا همه آمادهی سیلی دیدم
تا که همبازی خود با رخ نیلی دیدم
چه بگویم که چها بر دل خونبار گذشت
دختر فاطمه از کوچه و بازار گذشت
دور ناموس خدا هلهله دیدم مُردم
خنده را تا به لب حرمله دیدم مُردم
مثل جدم حسنم غم ز پی غم دیدم
به روی مادر خود سیلی محکم دیدم
مانده بودم که در آن جمع پریشان چکنم
چارساله وسط برده فروشان چکنم
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مناجات_خدا
#حضرت_محمد_المصطفی_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#عید_مبعث
#حضرت_امیرالمومنین_صلوات_الله_علیه
#عید_غدیر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#احراق_بیت
#محسنیه
#امام_حسن_سلام_الله_علیه
#امام_حسن_مجتبی_سلام_الله_علیه
#امام_سجاد_علیه_السلام
#امام_باقر_علیه_السلام
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#حضرت_موسی_الکاظم_علیه_السلام
#حضرت_رضا_صلوات_الله_علیه
#حضرت_جواد_علیه_السلام
#حضرت_هادی_علیه_السلام
#امام_عسکری_علیه_السلام
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#حضرت_ابوطالب_علیه_السلام
#حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
#حضرت_حمزه_علیه_السلام
#حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#تخریب_بقیع
#حضرت_حسین_صلوات_الله_علیه
#استقبال_محرم
#خروج_مدینه
#حضرت_مسلم_علیه_السلام
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_رقیه_جان_سلام_الله_علیها
#طفلان_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#جناب_جوْن_علیه_السلام
#جناب_حر_علیه_السلام
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_علیه_السلام
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
#حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شب_عاشورا
#وداع
#ذوالجناح
#گودال
#شام_غریبان
#تنور_خولی
#یازدهم
#دروازه_کوفه
#مجلس_ابن_زیاد_لعنت_الله_علیه
#شب_هفت_امام_علیه_السلام
#بی_بی_شریفه_سلام_الله_علیها
#اسارت
#شام
#مجلس_یزید_لعنت_الله_علیه
#اربعین
#ورود_به_مدینه
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها
#حضرت_نجمه_خاتون_علیها_سلام
#حضرت_شهربانو_سلام_الله_علیها
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#حضرت_فاطمه_صغری_سلام_الله_علیها
#قصیده
#غزل
#غزل_مدح_مرثیه
#غزل_مرثیه
#ترکیب_بند
#مثنوی
#قطعه
#چهارپاره
#عامیانه
#محاوره
#دو_بیتی
#رباعی
#سرود
#زمزمه
#زمینه
#نوحه
#واحد
#شور
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_مهدی_ارواحنا_فداه
#مثنوی
۱۲۰۱
حسرت به دل شدم ز تو دورم بیا بیا
تنها تو را صدا زدم ای دلربا بیا
حسرت به دل شدم ز جداییِ روی تو
تا کی دویدن و نرسیدن به کوی تو
حسرت به دل شدم ز فراغت عزیزِ دل
خسته ولی ز دستِ خودم، از توام خجل
حسرت به دل شدم که ندیدم رخ تو را
افسوس؛ دور ماندهام از خیمهی شما
حسرت به دل شدم که گدای توام ولی
روی تو را ندیدهام، ای وارث علی
حسرت به دل شدم، به دلم آهِ حسرت است
مهدی عزیز فاطمه در اوج غربت است
ای طلعت الرشیدهی من، ماه آسمان
ای قرة الحمیده بیا صاحب الزمان
شائق تمام عمر تو را میزند صدا
الغوث یابن فاطمه، یابن الحسن بیا
حسرت به دل، ولی نه شبیهِ دل رباب
(بعد از حسین خانهی شادی شده خراب)*
حسرت به دل شدم ز غم عمه زینبت
میگفت با حسین چه خاکی شده لبت
گفت ای حسین تاج سر و نور دیدهام
داری خبر که بی تو چه رنجی کشیدهام
حسرت به دل شدم که یکی بر تنت نشست
با چکمهاش زد و قفس سینهات شکست
حسرت به دل شدم، به سنان رو زدم حسین
در بین قتلگاهِ تو زانو زدم حسین
دیدم که اسب، پیکر تو هر طرف کشاند
نه پیرُهن که از تو دگر، سینهای نماند
*این مصرع از مرحوم حسان میباشد
#کربلایی_محمود_اسدی
@mahmud_asadi_shaegh135