eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
421 دنبال‌کننده
3 عکس
29 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۶۹ چرا هستی غرق تاب و تب حسین(صلوات الله علیه) جونمو میرسونی به لب حسین(صلوات الله علیه) یه سؤال ازت دارم، فقط بگو چرا داری میری نیمه شب حسین(صلوات الله علیه) حالا که داریم میریم سفر داداش بیا از این کوچه کن حذر داداش یاد خنده ی مغیره افتادم که میزد مادرو بی خبر داداش یادته که توی کوچه شد سپر یادته میزدنش چهل نفر بیا تا باهم براش گریه کنیم برا اینکه زدنش از پشت سر مثل مادر تورو خیلی میزنن گل یاسو رنگ نیلی می زنن اونا که دس رو مادر کردن بلند توی گودال منو سیلی می زنن کاشکی کعبه حجرالاسود نشه کاشکی راه حنجر تو سد نشه کاشکی بین ازدحام توو قتلگاه مرکب از روی تن تو رد نشه کاشکی قلبتو نسوزونن حسین(صلوات الله علیه) کاش تنت رو برنگردونن حسین(صلوات الله علیه) منو از قتلگا بیرون میکنن وحشیا دورتو میمونن حسین(صلوات الله علیه) کاشکی ناموس تو آواره نشه کاشکی ناموس تو بیچاره نشه چادر فاطمه(سلام الله علیها) روی سرمه کاشکی این یادگاری پاره نشه @mahmud_asadi_shaegh135
۳۸۳ اومدی تو از سفر بالاخره حرف بزن تا بشنوم من صدا تو حالا که زحمه لبات وانمیشه من میگم درد دلامو برا تو من سه سالمه ولی توو این سفر مثل چل ساله ها قدّم خمیده سربریده باتو سربسته میگم دیگه از دنیا یتیمت بریده کاشکی عمه جای حنجرت بابا بوسه میزد پشت هم به گردنت آخه این چه طرز سر بریدنه معلومه توو قتلگاه بد زدنت یادته که سر میذاشتم روو سینت یادته توو آغوشت میخوابیدم توی گودال ، به جای سرم بابا انگاری جا چکمه ی شمرو دیدم شنیدم رو خاک کشیدن تنتو تو خبر داری کشیدن موهامو هربلایی هم میخواد سرم بیاد ولی بازمیگم که میخوام بابامو من اگه ده تا تو رو دوسِت دارم ولی تو نُه تا منو دوسم داری خیر نبینه اون که انگشترو بُرد آخه بابا تو یه انگشت کم داری **** @mahmud_asadi_shaegh135
۴۳۴ ای علمدار رشید حرمم تو بگو چیکار کنم با علمم من برا خیمه ها گریه می‌کنم لشکری دارن می‌خندن به غمم پاشو از جا شده چشمام پُرِ آب شده از غصه و غم دلم کباب داره جون میده توو خیمه شیش ماهه نگرانم برا حالت ریاب بعد تو هیچ کی پناهم نمیشه قد هیچ کس مثه من تا نمیشه اکبرم رو با عبا بردم ولی تن تو با یک عبا جم نمیشه بی تو دشمن میریزه توو خیمه زود گلای یاسم میشه همه کبود غیرت الله پاشو ورنه بعد تو خواهرم میره محله‌ی یهود پاشو نگذار بشه تکرار مدینه داره توو خیمه می‌لرزه سکینه ای علمدار با تو سربسته میگم دستای دشمنا خیلی سنگینه تو که یک عمره برا من عزیزی با تو آهسته میگم گر نخیزی می‌برن ناموسمو بزم حرام میرسه به گوش صدای کنیزی کاش عدو بعد تو بی حیا نشه کاش پای دشمن به خیمه وا نشه من دعا می‌کنم ای ماه حرم سرت از پهلو به نیزه ها نشه **** @mahmud_asadi_shaegh135
۴۹۳ نورچشمم، پسرم، حسین من چشاتو وا کن که مادر اومده نمی‌تونم تورو خوب نگا کنم مادرت با دیده‌ی تر اومده **** از تو چه پنهون عزیزم که چشام هنوز از اون ضربه خوب نمی‌بینه با چشای تار دیدم پاشیدنت جواب خوبی به کوفیا اینه **** روز آخرو یادت میاد حسین چجوری شستشو دادم تَنتو با همین دست شکسته پسرم چجوری بالا زدم پیرهنتو **** من لباس نو تنت کردم حسین حالا رنگ پیرهنت عوض شده بر سنان لعنت که با نیزه می‌زد بمیرم شکل تنت عوض شده **** نه فقط سنان و شمرو حرمله خولیَ‌م از پیکرت یه سهمی برد جلو اومد نیزه‌شو فرو میکرد من خودم دیدم تنت تکون می‌خورد **** سینه ای که نیزه خورده پشت هم دیگه طاقت جراحتی نداشت اینهمه زخم روی تن داری و باز بی حیا پاشو رو سینه گذاشت **** ای ذبیح تشنه ام پیش چشام روی خاکا سرتو می‌کشیدی دست و پا می‌زدی و توو قتلگاه چادر مادرتو می‌کشیدی **** حق داری اینجوری جون بدی که شمر تنتو با چکمه پشت و رو می‌کرد آخه دیدم سرِ سربریدنت از ستون فقرات شُرو می‌کرد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۴۹۶ هم زمین هم آسمون ریخته به هم ایندم غروبیه صدا میاد یه طرف صدای هلهله ست ولی یه طرف داره صدای پا میاد **** این صدای پای شمره ای خدا چکنم میخواد توو قتلگاه بره کی دیده که قبل ذبح مذبوحی یکی رو سینه بیادو راه بره **** معلومه از دست زهرا و علی بی حیا شمر لعین دلش پُره با زانو رو سینه بود و خنجرو می‌کشید و دید گلو نمی‌ بُره **** تنو برگردوندو رو کمر نشست ضربه‌هاشو با دلِ سنگ می‌زنه فاطمه توو قتلگاه بودو می‌دید که حسین به چادرش چنگ می‌زنه **** دست و پا می‌زدو دست می‌زد سنان صدای خس خس سینشو شنید استخوون مُهره خورد شدو شکست چقَدَر این سر بریدن طول کشید **** @mahmud_asadi_shaegh135
@mahmud_asadi_shaegh135