eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
422 دنبال‌کننده
3 عکس
27 ویدیو
3 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۰۷۸ یه سر زتو برگشته اما کمه بابا رگای خونینت چقد درهمه بابا یه وقتی اومدی که خوابن همه بابا بر روی نیزه بردنت چجور سر نمی‌رفته زدنت به زور مهمون شدی چرا توی تنور آه چشمای من به چش تو دوخته‌ست نصف صورتت چرا که سوخته‌ست **** شبای بی کسی یه روزی سر می‌آدش دندونم افتاده ولی باز درمیادش عمه همش به من می‌گفت پدر می‌آدش گفت که میای اما نه بی بدن گفت که میای سر میزنی به من حالا با من یه ذره حرف بزن آه دستامو روی گوشام میذارم شرمنده که گوشواره ندارم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۷۹ بذار برن بشن فدای علی اصغر بذار برن تا که نبینن بین لشگر یه عده میرن سراغ خلخال و معجر میدم قسم تو رو به مادرم تا که باشن دو گل پرپرم رو نیزه ها سایه بون حرم آه نبینن تو قتلگاه افتادی نبینن زیر لگد جون دادی **** بیار بالا سرت رو ای غریب مادر دو تا شهید من فدای تو برادر خجالت از خواهر نکش عزیز خواهر سر تا به پا شدی دچار درد ممنون که آوردیشون از نبرد تو تنشون که نیزه گیر نکرد آه رو دستت بر نمی‌گشتن ای‌کاش جسمشون عبا نمی‌خواست داداش **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۰ با دیدن وضع تنت شدم پریشان خون رفته از تنت چقد ای شاه عطشان من اومدم یه کم نفس بگیر عموجان هر کی رسید یه زخم به تو زده تیراشونو به سینه جا نده از کمرت نیزه دراومده آه باورکن که دل نداره عمه که تیرا رو در بیاره عمه **** از خیمه اومدم عمو جان در بر تو خاکم به سر خاکی شده چرا سر تو سپر کنم دستم رو واسه پیکر تو دستای من آویزونه به مو این نفسای آخره عمو قاتل که اومده روبرو حرمله گلومو از هم پاشید به دست و پا زدنم می‌خندید **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۱ یکی اومد چنگ زدو موهاتو کشیده تو جون دادی و عمه زینبت خمیده امانت حسن زیر پا قد کشیده حالا چجور بگیرمت بغل می‌زدنت با کینه‌ی جمل بر روی نی میری تو ماه عسل آه تا که تیر باران شدی دامادم به یاد بابات حسن افتادم **** می‌ریزه اشک چشم من شبیه خونت شدی پریشون و عمو شد پریشونت صدای استخوون میاد از هر تکونت روی تنت برو بیا شده خون رو موهات مثه حنا شده بند بند جسمت نخ نما شده آه یه لشگر از روی سینه‌ت رد شد شرمنده که پیکرت لگد شد **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۲ سمت حرم آوردمت گلو بریده شکر خدا که مادرت تورو ندیده تو خیمه ها رنگ از رخ رباب پریده غنچه ی من پرپر شدی علی در پیش تیر سپر شدی علی کودک من بی سر شدی علی آه با شمشیر یه قبر کوچیک کندم آهسته من چشماتو می‌بندم **** خون گلوت گرمه و جسمت دیگه سرده خیر نبینه حرمله که دل پر درده خیر نبینه که اصغرم رو دوتا کرده زوده برات بشی اسیرِ خاک یک ساله میشی اما زیرِ خاک تو بغلش تورو میگیره خاک آه الهی نری به روی نیزه میگیره سر تو بوی نیزه **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۲ عصای پیری ام مقابلم شکستی پلکی بزن تا که بدانم زنده هستی راه نفس کشیدن بابارو بستی در نمیاد دیگه صدای من می‌زدنت جلو چشای من از بدنت پُره عبای من آه یک کوچه برای تو وا کردن تا تنت رو ارباً اربا کردن **** دیگه تنت نیست شبیه بدن علی جان تنها تو رو توو جمعشون زدن علی جان یه عبا و هزار تا تیکه تن علی جان از غم تو قدم خمیده شد کار بابات به آه کشیده شد به هر کی یه تیکه ت رسیده شد آه شبیه بغضم چه درهم هستی رو عبا هم نامنظم هستی **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۴ حسین من غرقم به موج آه و ناله منو بذار برگرد حرم ای گل لاله دلواپسم برای گوشای سه ساله ترسم اینه پاره بشه گوشاش زخمی میشه به روی خار پاهاش کاشکی نیفته دست زجر موهاش آه می‌میرم من از خجالت آقا می‌افته طفلت به لکنت آقا **** ای کاش رباب نگاه کنه کمی به حالم ببینه دیدنی شده زخم رو بالم بگو نشد آب بیارم بنما حلالم رحم ندارن اینا به اصغرت دل نگرونم برا خواهرت پاشیده شد سرم فدا سرت آه از رو نی سایه‌ی زینب باشم کاش جای تو زیر مرکب باشم **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۰۸۵ حسین من دیدم تنت تو قتلگا بود دیدم که دست و پات به زیر دست و پا بود تیکه های تنت چرا رو نیزه ها بود هر کی رسید جدا جدا میزد بر بدنت یکی عصا میزد اون یکی نیزه بی هوا میزد آه سنگ آمد به جنگ با آیینه شمر زانو زده به روی سینه **** بسه دیگه حیینمو پشت و رو کردی دیدم که نیزه رو به حلقش فرو کردی ای بی ادب چه کاری با این گلو کردی خون میریزه از لب و از گلوش بسّه نزن پنجه به تار موش دخترشه اومده روبروش آه حالا که سرش رو از تن کندی به دست و پا زدنش می‌خندی **** @mahmud_asadi_shaegh135
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۳۱ ای همسفر برگشته‌ام با چشم خونبار چی بگم از هلهله و طعنه و آزار خبر داری بردن مارو توو کوچه بازار شامیا داشتن بغض بوتراب به همه مجانی دادن شراب خیلی دادن ناموستو عذاب آه یک عده پای سرا رقصیدن مست بودند و دور ما چرخیدن **** ای همسفر از کنج ویرانه مپرسی از نیره و کبودی شانه مپرسی از خواهرت، ز طفل دردانه مپرسی طفلتو توو بزم شراب زدن حتی رقیه رو، توو خواب زدن اونو رو دامن رباب زدن آه طعم ضرب سیلی، چشید چشماش جایی رو دیگه نمی‌دید چشماش . **** اینجا به اشک چشم ما هلهله کردن دست و پاهارو بسته در سلسله کردن همین جا بود که تقدیر از حرمله کردن اینجا دادن گیسوتو پیچ وتاب سینه‌ی تو با چکمه شد خراب شد پیکرت با نعلا آسیاب آه دست و پات، زیر پای اسبا بود هر عضوت یه گوشه‌ی صحرا بود **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۳۴ ای یادگار عترت و ای جان قرآن هستی به یاد عمه ات معصومه گریان ای عشق بی نشان شدم خسته ز هجران آقا بیا قسم به مادرت دیده به ره نشسته نوکرت عالم فدای چشمای ترت آه میسوزم چقد غریبی آقا وارث شیب الخضیبی آقا **** کجایی ای آرام جان، برادر من نمانده قوتی دگر به پیکر من ایندم آخری بیا بالا سر من چشمم بود به سوی در بیا ای یار من ای ماه دلربا دارم به لب نوای یارضا آه دل تنگ روی تو هستم داداش یک لحظه تورو ببینم ای کاش **** از ره بیا و کن تماشا غربت من جدایی از تو بوده تنها قسمت من اینجا کسی سنگی نزد بر صورت من از دوری ات جان بر لبم رضا هر لحظه در تاب و تبم رضا یاد حسین و زینبم رضا آه از رو نی دید اشکای خواهر رو با معجر بستن رو نیزه سر رو **** اینجا کسی به حال و روز من نخندید دورو بر محمل من کسی نخندید برده فروشی دور ناموست نچرخید اما رقیه رو دادن عذاب نامحرما توو مجلس شراب می‌زدنش رو دامن رباب آه توو خرابه بود به بندش کردن میگن که از مو بلندش کردن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۵۱ شد پیکر تو آب و من دیده پر آبم با رفتنت مرا مکن خانه خرابم جای سلام با پلک زدن مده جوابم پرپر مزن ای بانوی علی تاب و توان بازوی علی رفته رمق از زانوی علی آه مرو که غریبم و مظلومم افتادم به التماس خانومم **** آهِ علی تا سوی آسمان بلند است از خانه‌ی ما بوی الرحمان بلند است خنده‌ی قنفذ بین خاکیان بلند است پیش چشام تصویر کوچه‌هاست دیدم گلم به زیر دست و پاست ناله‌ی کودکان خدا خداست آه علی با دیدن تو جون داده دیدم که در رو سرت افتاده **** دیدم رد خون و به روی معجر تو دیدم که می‌لرزید تو کوچه دختر تو دیدی شکسته شد غرور شوهر تو دیدم تو رو در پشت در زدن چه بی‌خبر چهل نفر زدن پیش چشام از پشت سر زدن آه ای یاسم با یه لگد پژمردی دیدم که بی‌هوا سیلی خوردی **** @mahmud_asadi_shaegh135