◽️(قسمت سوم) 🔴 پس از وصیت اول من به آنان رعایت فرزندان صغیر من و تعلیم شان و تربیت شان است با لطف و نرمی و تنگ نگرفتن امور زندگانی است بر آنان، سپس پرداخت قرض های من است که نزد آنان مظنون است گرچه بر حسب موازین شرعی ثابت نشده باشد و باید در ابراء ذمه ی من از حقوق خدای تعالی و حقوق مردم بر من کوشش خود را به کار ببرند و دوست می دارم اگر در شهر اصفهان مردم مرا در جوار پدرم -خدا روحش را پاکیزه کند- دفن کنند. ⚪️ اگر مکانی مناسب میسّر شود، اگر چه به برداشتن صفه‌ای باشد که به خارج باز است، تا حدی که احداث قبر و لحدی در آن ممکن شود که ضرر به آنچه زیر آن است نرساند یا در میان گنبد مقابل قبر پدرم در محلی که آقا جلال معرف برادر دینی به مدفن پدرم -روانش پاکیزه باد- ممکن شود مانند خانه حکیم که سید حسین علی پسر خواهرم آن را گرفته است، زیرا امکان دارد از بالای رهگذر عمومی یا زیر آن راهی به یکدیگر احداث کنند، در این صورت باید بخرند و وقت نمایند برای مدفن من و مدفن فرزندانم و خویشانم. 🔵 سپس البته تصنیفات خودم را هر آنچه به خط خودم است خواه کل آن به خط خودم باشد یا بعض آن، یعنی نسخه های اصلی را بر کافه ی مومنان وقت نمودم، خواه آن تصنیفات عربی باشد یا فارسی، و همچنین نسخه هایی که از روی آن برای مردم نسخه برداشته ام و تولیت آنها را به اصلح اولاد ذکورم و با تساوی در صلاح، سپس تولیت با اعلم است با تقدم طبقه اعلی بر اسفل، اما صالحی که نسخه ها را ضبط کند و به مستحق آنها برساند و با فقد صالح بین اولاد ذکور و اولاد اولاد آنان -العیاذ بالله- سپس تولیت مفوّض است به اصلح اولاد برادرانم، سپس به اصلح اولاد دخترانم، سپس به اصلح اولاد خواهرانم یا نبودن آنان -العیاذ بالله- پس امر تولیت مفوض است به عالم محدث موافق با مسلک من از شاگردانم خواه با واسطه شاگردم باشد خواه بی واسطه و با عدد و اشتباه در اصلح یا نزاع در جمیع مراتب مذکوره پس تولیت مفوض است به کسی که قرعه شرعیّه او را معین می سازد. 🔺 و با زنده بودن فرزند عزیز صالح ملا محمدرضا برای متولی سزاوار است که کتابها را از دست او نگیرد زیرا البته او به مواقع کتاب‌ها شناسان تر است. 🔺 و از فرزندانم خواهش می کنم که مصاحبت اشخاصی که از قدیم با من بوده‌اند ترک نکنند و کسی را که عهد و پیمان و دلسوزی ندارد در کارهای خود دخالت ندهند. 🔹 ادامه دارد ... @majleci