. دخترم خوش آمدی جای تو در دنیا نبود بی‌وجود تو صفا در گلشن عُقبی نبود جان بابا بارها مرگ از خدا کردم طلب بی تو جز خون جگر در دیدهء زهرا نبود دخترم آن شب که من دست علی دادم تو را جای سیلی بر رخ نورانی ات پیدا نبود جان بابا نقش این سیلی گواهی می‌دهد از على مظلوم تر مردى در آن دنیا نبود دخترم روزی که بر ماه رخت سیلی زدند هرچه می‌پرسم بگو آیا علی آنجا نبود؟ جان بابا بود امّا دستهایش بسته بود چاره‌ای جز صبر بین دشمنان او را نبود دخترم آیا حسینم دید مادر را زدند؟ شاهد این صحنه آیا بود زینب یا نبود؟ جان بابا لرزه بر اندامشان افتاده بود ذکرشان جز یا رسول الله و یا اُمّا نبود دخترم با آن همه احسان که دید امّت ز من بوسهء گل میخ در اجر ذوی القربی نبود جان بابا خانه ما پر شد از دشمن ولی هیچکس جز فضه و دیوار و در با ما نبود . زیدَعزه .