شب بخیر آهای بچه‌های دیروز... بیاین خودمونو خيلى خوش اقبال بدونيم كه بچگيامون وسط يه حياط بزرگ پر دار و درخت و روى خاک و خُل گذشت… لباسامون تو بقچه‌هاى گلمنگلى تو اشكاف جا داشت… شوق دلمون به صداى كلون آهنى در چوبى گره خورده بود و صداى ياالله ياالله گفتن مهمان. تو خونه‌هامون هميشه عطر چاى تازه دم كشيده سر می‌كشيد... ‌ من كه ميگم صفاى اون روزگارها به آدم‌هاى باصفاش بود و بس… ✍️روزمرِگی_من_و_مامان ‏https://eitaa.com/joinchat/444596224C4175a724eb 🌼