روزمرِگی های من و مامان
📝 سلام و درود خدمت دوستای خوبم خاطره ها رو با یک کد میفرستم انتخاب با شماست هر کد که بیشترین رای رو
خاطره ماه رمضان سلام یادش بخیر🥺🥺 اون موقع ها ماه رمضون که می‌شد از پنجره حیاط خلوت نگاه میکردیم همسایه های دور ورمون هرکی خواب بود می رفتیم بیدارش میکردیم یادش بخیر 🙂🙂 ما ۶تا بچه بودیم ولی ۵تامون روزه می‌گرفتیم داداش کوچیکم سنش به روزه گرفتن نمی خورد همیشه بعد از سحری خوردن می نشستیم روبه روی بابام وبراش قرآن میخوندیم من بااینکه استرس داشتم ولی از این کار بابام خیلی خوشم میومد یه بار یادمه بابام بهمون گفت معنی سوره های قرآن رو پیدا کنید بنویسید برام بیارید بهتون جایزه میدم من خیلی تلاش کردم ولی خوب برادرم موفق شد🥰 ✅️کد12 🧕🏻@mano_maman🌿🥘🌸